جدیدترین مطالب
تداوم سیاستی بیتاریخ
أحدث المقالات
محدودیتهای قدرت مانور روسیه در اوراسیا
پل استرونسکی در تحلیلی که اندیشکده آمریکایی کارنگی منتشر کرد، نوشت: برای روسیه تقریباً از روزی که اتحاد جماهیر شوروی از هم فروپاشید، احیای نفوذ در کشورهای اوراسیا یک اولویت مهم سیاست خارجی بوده است. این کشور برای رسیدن به آن هدف بر تمامی ابزارهای قدرت ملی شامل ابزارهای دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی و اقتصادی تکیه کرده است. روسیه در آستانه حمله به اوکراین این اقدامات را تشدید کرد و کوشید یک خط «با ما یا با آنها» را حول حوزه نفوذ دلخواه خود در پیرامونش ترسیم و همسایگانی را که به دنبال روابط نزدیکتر با غرب هستند، تضعیف کند.
بااینحال در طول شش سال بعد از آغاز جنگ روسیه در اوکراین، حتی باوجودی که نگرانیها درباره روسیه در سراسر این منطقه چند برابر شده، شکاف میان جاهطلبیهای امپریالیستی این کشور و توانش برای محقق ساختن آنها آشکارتر شده است. این شکاف در حال رشد است. هزینههای جانبی تهاجم به اوکراین به شکلی غیرمنتظره بالا بوده و مانع از رسیدن روسیه به چیزی بیش از دستاوردهایی نمادین شده است. دولتها و اجتماعات سراسر اوراسیا از جنگ علیه اکراین شوکه شدند. لفاظیهای کرملین و تهدیدهای در لفافهاش باعث نگرانیهایی درباره تکرار سرنوشت اوکراین برای دیگر همسایگان روسیه شده است. اغلب همسایگان روسیه با دانستن اینکه جغرافیا توان آنها برای آزاد شدن از مدار روسیه را محدود میسازد، تلاش کردهاند جلوی تهدید تهاجم روسیه را بگیرند. آنها بیسروصدا روابطشان را با شرکایی در آسیا، اروپا و خاورمیانه تجدید کردند، گامهایی برای متنوع سازی روابط اقتصادی خود برداشتند و راهبردهایی را برای کاهش نفوذ فرهنگی و رسانهای روسیه درون مرزهایشان تدوین کردند.
جاهطلبیهای روسیه نهتنها بهوسیله منابع محدود و مقاومت کامل همسایگانش بلکه با تغییرات کمارزش جمعیت شناختی و ژئوپلیتیک اوراسیا تحت کنترل بوده است. تغییرات نسلی، کمرنگ شدن خاطرات گذشته مشترک در اتحاد جماهیر شوروی و دسترسی به اطلاعات و نیز منابع فرهنگی و آموزشی در اروپا، آمریکا و آسیا، بهتدریج، این کشورها را پس از فروپاشی شوروی تغییر داده است. ورود بازیگرانی غیر از روسیه بهویژه چین، اتحادیه اروپا، آمریکا و دولتهای خاورمیانه به این منطقه، دامنه گزینهها را برای متنوعسازی سیاست خارجی گسترش داده است. درنتیجهی این تغییرات، جاهطلبیهای روسیه در اوراسیا فراتر از توان آن است.
این گزارش رابطه در حال تحول روسیه و همسایگانش و همچنین جاهطلبیهای روسیه، ابزارهایی که برای رسیدن به آن جاهطلبیها در اختیار دارد و اقدامات همسایگانش برای مقابله با آن را بررسی میکند. این گزارش تغییرات جمعیت شناختی کشورهای منطقه اوراسیا و نیز افقهای در حال گسترش دیپلماتیک و ژئوپلیتیک آنها را موردتوجه قرار میدهد و با تشریح پیامدهای آن برای منافع آمریکا و نیز با ارائه توصیههای سیاسی به پایان میرسد.
در چکیده این گزارش آمده است: از سال ۲۰۱۴ تاکنون روسیه تلاشهایش را برای ایجاد یک حوزه نفوذ دو برابر کرده و اغلب تحت پرچم ادغام اوراسیایی فعالیت میکند. جنگ اعلامنشده روسیه در اوکراین و تاکتیکهای آن در برابر دیگر همسایگان، نشاندهنده آن است که برای تضعیف استقلال حاکمیت و تمامیت ارضی آنها تا کجا پیش خواهد رفت. مسکو برای گسترش اعضا و عملکرد اتحادیه اقتصادی اوراسیا تلاش زیادی کرده است. درهرحال منابع اقتصادی محدود روسیه و نبود جاذبه قدرت نرم، تعامل دیگر قدرتهای بیرونی با این منطقه ازجمله اتحادیه اروپا، چین، ترکیه و آمریکا و تغییرات اجتماعی در دولتهای همسایه، موانعی بلندمدت و مهم را برای موفقیت بلندپروازیهای نئوامپریالیستی روسیه و نیز شکافی بزرگ را میان اهداف و وسایل آن ایجاد میکند.
بلندپروازیهای روسیه در اوراسیا با گرایشهایی نامطلوب همراه است که اغلبِ تحلیلگران و سیاستگذاران آن را نادیده گرفتهاند. رفتارهای خشن روسیه هم به آشوب و بیثباتی منطقه و هم به ایجاد نتایجی معکوس منجر میشود که فضای مانور خودش را محدود میکند. بهعنوانمثال،
- اعتراضات مردمی در بلاروس به تقلب در انتخابات، ممکن است ذاتاً ضد روسی نباشد اما دولت الکساندر لوکاشنکو در برابر فشار روسیه برای اختلاط نزدیکتر مقاومت کرده و درصدد است روابطش را با غرب گسترش دهد. اکثریت قریب بهاتفاق بلاروسیها با اتحاد کامل با روسیه مخالفاند.
- ارمنستان که مدتی طولانی از نزدیکترین متحدان روسیه بود، در پی انقلاب مخملی سال ۲۰۱۸ که در آن فعالان جامعه مدنی یک رژیم دوست با روسیه را سرنگون کردند؛ به بازتعریف آن رابطه پرداخت. امروز، ارمنستانیها بیشازپیش از کنترل روسیه بر صنایع مهم بیزار هستند و به قابلاعتماد بودن مسکو بهعنوان یک متحد تردید دارند.
- چین به گسترش سریع حضور اقتصادیِ خود، نهفقط در آسیای میانه بلکه در دیگر بخشهای اوراسیا نیز ادامه میدهد.
- نسلهای جدید رهبران و شهروندان در سراسر اوراسیا، دیگر به روسیه بهعنوان یک مرکز جذاب ژئوپلیتیک، فرهنگی و اقتصادی نگاه نمیکنند. آنها افقهای گستردهتری در آسیا، خاورمیانه و اروپا پیش رو دارند.
- اگرچه اتحادیه اقتصادی اوراسیا بانفوذترین موسسه چندملیتی تحت سلطه روسیه در منطقه است اما مسکو بعد از راهاندازی آن در سال ۲۰۱۵، قادر نبوده اعضای جدیدی را به اتحادیه جذب کند. این اتحادیه از اختلافات داخلی رنج میبرد و روسیه قادر نبوده است ارادهاش را بر دیگر اعضای آن تحمیل کند.
روسیه باوجوداین روندها، همچنان یک بهعنوان یک قدرت غیرقابلپیشبینی و پرخاشگر در اوراسیا باقیمانده است. دولتهای این منطقه که تحتفشار روسیه و چین قرار دارند، باید با دقت گام بردارند و روابطشان با غرب که روسیه آن را تهدیدی برای منافع خود میداند، با احتیاط ترسیم کنند.
آمریکا باید همچنان با اوراسیا در تعامل باشد و راهبردهایی مناسب را برای تعامل با همسایگان روسیه تدوین کند و درعینحال بداند که برخی از آن همسایگان بر اساس استقلالشان از مسکو، بیشتر از دیگران قادر به همکاری سازنده با غرب هستند.
آمریکا باید متوجه باشد که فعالیتها و نفوذ بدخواهانه روسیه منبع بیثباتی در اوراسیا است. شکنندگی دولتها نیز منبع دیگری برای بیثباتی است. آمریکا باید راهبردهایی را دنبال کند که برای همکاری با متحدان و شرکا بهمنظور کمک به دولتهای منطقه اوراسیا برای برخورد موفق با این دو چالش اولویت قائل باشد.
0 Comments