آیا مقدمات صلح پایدار در قفقاز فراهم می شود؟
مسعود اسداللهی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: جمهوری اسلامی باید ضمن مشارکت فعال در میدان عملیاتی سوریه، در روند سیاسی حضور مؤثر و کارآمدی داشته باشد و بههیچعنوان نباید حضور خود را در چه در عرصه سیاسی و چه نظامی در سویه کمرنگ کند.
آنچه در ادامه میخوانید متن کامل این گفتگوست.
پرسش: با توجه به تحرکات کنونی و توافقات اخیر آمریکا با روسیه چه تحولاتی در پیش روی سوریه است؟
هرچند عمده بحثهای پوتین و ترامپ در خلال اجلاس گروه جی 20، درباره خاورمیانه و سوریه بود، اما تابهحال دو طرف درباره نتایج این نشست بهطور رسمی اظهارنظری نکردهاند و آنچه درباره نتایج این دیدار در رسانهها منعکسشده، تنها گمانهزنی و کاملاً ضدونقیض است. خبرهایی که از سوی رسانههای مخالف نظام روسیه درباره نتایج این نشست مخابره میشود، حاکی از این مسئله است که روسیه حاضر به سازش با ایالاتمتحده در صحنه عملیاتی سوریه شده است و اینکه روسیه پذیرفته مواضع جدیدی درباره سوریه و در جهت منافع آمریکا اتخاذ کند؛ در مقابل رسانههای طرفدار روسیه، خلاف این مطلب را مخابره میکنند و معتقدند که همچنان که پوتین در مصاحبه رسمی خود نیز اشارهکرده، در دیدار با ترامپ بر مواضع اصولی مسکو درباره نقش اساسی مردم در تعیین تکلیف رئیسجمهور و نظام سیاسی سوریه تأکید کرده است و توقف یا ادامه ریاست جمهوری بشار اسد را منوط به پذیرش یا رد مردم سوریه دانسته است. بنابراین با توجه به ضدونقیض بودن اخبار و نبود اخبار دقیق و رسمی، قضاوت دراینباره کمی عجولانه است و باید تأملکنیم تا مشخص شود که اگر توافقی حاصلشده، این توافق شامل چه مسائلی و چه مواردی است. باوجوداین، قطعی است که در جنوب سوریه و در منطقه درعا و قنیطره، آتشبس اعلامشده است. هرچند بحث آتشبس طی مذاکرات قبلی نیز مطرحشده و منطقه درعا یکی از چهار منطقهای است که بهعنوان منطقه کاهش تنش اعلام شده بود، اما در هر مرحله بهنوعی آتشبس در این مناطق نقض شده بود. ظاهراً توافق جدیدی که درباره آتشبس در این دو منطقه انجامشده، تفاوتهایی با توافقهای گذشته دارد بااینحال باید منتظر ماند تا مفاد دقیق این توافق مشخص شود تا بهصورت دقیقتر بتوان درباره آن بحث و اعلام نظر کرد.
پرسش: سناریوهای محتمل در سوریه در آینده نزدیک چیست؟
ازآنجاکه تمام دنیا داعش را بهعنوان یک گروه تروریستی میشناسند، بدون شک جنگ با داعش تا نابودی این گروه تروریستی ادامه خواهد داشت، اما بحث گروههای تروریستی در سوریه تنها به داعش ختم نمیشود، بلکه گروهی همچون جبهه النصره بهعنوان جریان تروریستی شناخته میشود و نام این گروه در لیست سازمان ملل بهعنوان گروه تروریستی که شاخه رسمی القاعده است، درجشده است؛ لذا بحث اصلی بر روی گروههایی است که بهطور مشترک در مناطقی حضور دارند که جبهه النصره حضور دارد، اما متفاوت از جبهه النصره هستند؛ بهویژه که اختلافنظر اساسی میان آمریکا و برخی کشورها درباره این گروهها وجود دارد. آمریکا مصمم است که این گروهها را بهعنوان گروههای معتدل معرفی کند و معتقد است که این گروهها باید در فرایند سیاسی سوریه حضورداشته باشند و نقش ایفا کنند، اما برخی معتقدند که تفاوتی میان این گروهها با داعش و النصره وجود ندارد بهخصوص که ایدئولوژی و دیدگاه آنها، تکفیری – وهابی است و به لحاظ محتوا، مضمون و عملکرد با دیگر گروههای تروریستی اشتراکات زیادی دارند و تنها نام آنها با داعش و النصره متفاوت است. در حال حاضر آنچه مورد اختلاف بین بازیگران صحنه سوریه است، بحث بر روی این مسائل است و مذاکرات آتی هنوز چندان مشخص نیست.
پرسش: جمهوری اسلامی چه ملاحظاتی را باید در قبال این تحولات مدنظر داشته باشد؟
جمهوری اسلامی باید ضمن مشارکت فعال در میدان عملیاتی سوریه، در روند سیاسی حضور مؤثر و کارآمدی داشته باشد و بههیچعنوان نباید حضور خود را در چه در عرصه سیاسی و چه نظامی در سویه کمرنگ کند و اگر بنا به ملاحظاتی در عرصهای حضور نداشت، باید درباره مضمون آن اطلاعات کاملی داشته باشد و از روند سیاسی کاملاً آگاهی داشته باشد تا مانع از اتخاذ تصمیمهایی شود که ممکن است دستاوردهای نظامی-میدانی جمهوری اسلامی را از بین ببرد.
پرسش: در حال حاضر شاهد این هستیم که داعش به لحاظ قلمرو جغرافیایی در حال اضمحلال است. چه آیندهای در پیش است؟
داعش به علت نوع تشکیلات و دیدگاهش مرزهای بین سوریه و عراق را به رسمیت نمیشناسد و بر گفتمان خلافت اسلامی تأکید میکند. بنابراین داعش چه در عراق و چه در سوریه، یا در هر کشور دیگری هم باشد یک گروه واحد است و شکستهای داعش در عراق قطعاً بر سرنوشت داعش در سوریه و دیگر کشورها هم تأثیر میگذارد؛ لذا شاهد هستیم وقتی نیروهای داعش در عراق شکست خوردند، به سوریه گریختند و وارد خاک سوریه شدند. مسائل منطقه قابلتفکیک از یکدیگر نیست و مبارزه با داعش باید در سوریه بهصورت همهجانبه ادامه پیدا کند، در غیر این صورت ممکن است داعشیها در سوریه فرصت پیدا کنند، دوباره سازماندهی شوند و نیرو جذب کنند. این اتفاق میتواند سبب شود که ورق برگردد. به همین دلیل تمام بازیگران حاضر در سوریه، حتی آمریکاییها و عربستانیها مدعی مبارزه با داعش هستند؛ اما در عمل شاهد مبارزه تأثیرگذاری از سوی آمریکاییها نیستیم، چراکه هر جا به نفعشان باشد به داعش ضربه میزنند و هر جا که به نفع آنها نباشد، داعش را نگه میدارند؛ بهخصوص بهعنوان یک اهرم فشار علیه ایران، سوریه و حزبالله که نهتنها داعش را در این موارد حفظ میکنند، بلکه حمایت هم میکنند. چنین سیاستهای دوگانهای باید کنار گذاشته شود و داعش هرکجا که باشد، خطر است. به همین دلیل باید آمریکاییها هم داعش را در هرکجا که باشد، چه سوریه چه عراق، نابود کنند تا امکان سازماندهی مجدد توسط این گروه فراهم نشود.
در طول بحران شاهد بودیم آمریکا، اسرائیل و کشورهای عرب منطقه همواره در مواقع مهمی که مسلحین در لاک دفاعی فرو میرفتند و موردتهاجم قرار میگرفتند به نحوی به آنها کمک میرساندند و از گروههای تکفیری حمایت میکردند. این مسئله جدیدی درباره حمایت آمریکاییها و متحدان آنها از گروههای تکفیری نیست؛ باوجوداین بحث جدید این است که مسئله در حال علنی شدن است. درگذشته سعی بر پردهپوشی بوده و کشورهای حامی معارضین تلاش میکردند تا ردپایی از خود بهجای نگذارند، اما الان بهطور علنی شاهدیم که در چند هفته اخیر اسرائیل در برخورد بین جبهه النصره و سوریه، از جبهه النصره طرفداری کرده است. ازآنجاکه این گروه تروریستی تلقی میشود، این مسئله کاملاً محکوم است و قطعاً جمهوری اسلامی همانگونه که در سالهای اخیر درصحنه عراق و سوریه با تروریستها جنگیده است، با این تحول مهم نیز مبارزه خواهد کرد. با رصد تحولات میدانی سوریه و معادلات منطقه، بعید به نظر میرسد که آمریکاییها بخواهند بهصورت گسترده وارد سوریه شوند، چراکه جنگ عراق و پیامدهای تلخ آن برای آمریکا باعث شده که آمریکاییها کاملاً بااحتیاط عمل کنند و حتی اگر بخواهند ضربهای بزنند بیشتر از نوع هوایی و موشکی باشد و با حملات هوایی و موشکی هم نمیشود معادلات جنگ را عوض کرد.
0 Comments