أحدث المقالات
موانع همکاریهای مشترک ایران، ترکیه و روسیه
نصرتالله تاجیک – کارشناس مسائل منطقه
نشستهای آستانه و سفرها و دیدارهای مقامات ایران، ترکیه و سوریه نیز موید این موضوع است. اگر بخواهیم روند فعلی و چشم انداز این همکاریها را بررسی کنیم باید در ابتدا و به منظور ساده سازی مسئله همسایگی ایران و روسیه از یک طرف و ایران و ترکیه از طرف دیگر را نادیده بگیریم و آنها را به صورت سه کشور مجزا که گویی مشخصات و ویژگیهای همسایگی ندارند، در نظر بگیریم.
آنچه که در این مقطع، سیاست خارجی این سه کشور را حول رئوس یک مثلث قرار داده که روی اضلاع آن مثلث با هم تعامل داشته باشند، مسئله سوریه است. این الگوی مثلث و ارتباط دو به دو از آن جهت مورد توجه است که نشان دهیم زمینه و شرایط یک همکاری سه جانبه به وجود نیامده و احتمالا هم نخواهد آمد.
زیرا اولا ترکیه، روسیه و ایران با سه هدف مجزا در رئوس این مثلث قرار گرفتهاند و اهداف، راهبردها، سیاستها و انتظاری که از دستاوردهای خود و این همکاری و تعامل دارند، متفاوت است.
ثانیا تعاملات شان با یکدیگر خطی و دو به دو است. در این میان هدف ایران، تثبیت عمق استراتژیک خود در سوریه به منظور حفظ برتریهای تاکتیکی و عملیاتی و استفاده از آن در تامین اهداف و منافع سیاست خارجیاش است، اما ترکیه میخواهد یک زمین باخته را در سوریه احیا کند؛ یعنی اینکه این کشور پیش تر به دنبال سرنگونی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه بود که حاصل نشد، لذا امروز به جبهه ایران و روسیه بازگشته تا بتواند این زمینه باخته را تبدیل به زمین برد کند، بلکه در آینده سوریه نقش و سهم داشته باشد و شاید هم همراهی اش با ایران و روسیه مقطعی و تاکتیکی است و دوباره از طریق گروههای معتدلتر مخالف اسد به دنبال سرنگونی او باشد. اگرچه پیگیری احتمالی چنین اقدامی راهی بیهوده است و به اهداف خود نخواهد رسید.
اما هدف روسیه از حضور در سوریه و طرح آشکار اهداف و دیدگاههایش این است که بتواند در حقیقت یک موقعیت برتر خاورمیانهای با هدف توازن قوا با دیگر قدرتهای جهانی از جمله آمریکا و اروپا به دست بیاورد. همچنین روسیه خواهان آن است تا از این طریق بتواند مشکلاتش را از جمله در اوکراین، کریمه و … حل و فصل کند.
البته روسها یک نگاه استراتژیک نیز به خاورمیانه دارند که میخواهند درصدی از منافعی که طی 5 سال گذشته در اثر قیامهای عربی از جمله در لیبی از دست دادند، مجددا به دست آورند.
لذا اولا سه کشور تعاملات خطی و غیرپایدار با هم دارند و ثانیا عوامل و اهداف گوناگون در این گرد هم آمدن دخیل هستند. این وضعیت سبب میشود که این کشورها نتوانند یک رابطه تعریف شده، منطقی و پایدار در این زمینه با یکدیگر طراحی و اجرا کنند.
براین اساس، در برخی مراحل و قدمها ممکن است با هم باشند و در برخی مراحل کنار هم نخواهند بود و تضاد منافع پیدا میکنند و به صورت دو به دو به هم نزدیک یا از هم دور میشوند.
چه بسا در موضوعی، ایران و ترکیه علاقهمند به پیگیری روندی باشند که روسیه مخالف آن باشد و یا بالعکس.
بنابراین به فرض کاهش برخی از تنشهای کنونی در صحنه سوریه از جمله رو به انتها رفتن قدرت داعش در مقابل نیروهای دولتی سوریه ممکن است هرآینه این اختلافات دو به دویی بروز و ظهور پیدا کند.
علاوه بر آنچه که گفته شد این سه کشور نسبت به سیاستها، دیدگاهها، منافع و اهداف یکدیگر نیز ظنین هستند و این امر باعث میشود نتوانند سیاستهای محکم و همهجانبهای را اتخاذ کنند.
لذا تهران، مسکو و آنکارا تنها حول محور سوریه همکاری دارند که معلوم نیست همین همکاری نیز پایدار باشد. بنابراین فعلا همکاری و تعامل در حوزه دیگری را نمیتوان متصور بود و بعید است بتوانند زمینه و همکاریهای جدیدی تعریف کنند.
در نهایت اگر همکاریهای این سه کشور را در یک طرف قرار دهیم و طرف دیگر اقدامات و دخالتهای آمریکا باشد، ایران، روسیه و ترکیه، چه به صورت انفرادی و چه به صورت مجموعه در آینده با مشکلات بیشتری در خاورمیانه و به خصوص در سوریه در اثر اقدامات نسنجیده و یا طراحی شده آمریکا و دونالد ترامپ روبرو خواهند بود.
0 Comments