أحدث المقالات
تنش با ایران، اشتهای متحدان اونجلیست نتانیاهو برای آخرالزمان را تقویت کرد / میگویند حمله ایران ثابت کرد که «از نظر پیش بینیهای انجیلی، ما در آستانه جنگ یاجوج و ماجوج قرار داریم»
نتانیاهو بارها ادعا کرده که مسئله فلسطین از دستور کار جهانی خارج شده و اینکه تشکیلات خودگردان فلسطینی باید تضعیف و حاکمیت حماس در غزه تقویت شود. وی روابط با یهودیان آمریکا و حزب دموکرات را به نفع پیش بینی جنگ یاجوج و ماجوج هیگی تخریب نموده است؛ و پس از تمام اینها، راست گرایان همچنان به خود جرات میدهند بگویند که این اردوگاه چپ است که باید از خواب غفلت برخیزد.
مدارس ناکارآمد داعش و شکست نظام آموزشی آن
کنان قدور در یادداشتی که شورای روابط خارجی آمریکا آن را منتشر کرد، نوشت: داعش تصاویر ویدئویی از جنگجوهای کمسنوسال منتشر ساختهاست که در تمرین آموزشی خشن و حتی اعدام زندانیان شرکت دارند. داعش این گروه از جنگجوهای کمسنوسال را باشگاه شیرها نامیدهاست. تمرینهای نظامی خشن و وحشیانه برای کودکان با هدف احساسزدایی از آنها برای انجام اقدامات خشونتبار انجام میشود.
آنچه از نظام آموزشی داعش میدانیم مبتنیبر تبلیغات این گروه است. تحلیل این قبیل اطلاعات، ایدهای از اینکه داعش میخواهد جهان نظام آموزشیاش را چگونه قلمداد کند به دست میدهد، اما تفاوت زیادی بین دنیای مجازی داعش و واقعیات موجود در مورد این گروه هست. مصاحبههایی با اشخاص ثالث ازجمله چندین نفر از معلمان و اولیای دانشآموزان انجام شد که از مناطق تحت کنترل داعش بویژه دیرالزور، رقه و مناطق روستایی حلب به مناطق جنوبی ترکیه فرار کرده بودند. نتایج این مصاحبهها این بود که نظام آموزشی داعش به شدت ناکارآمد است و در برخی مناطق تحت کنترل این گروه وجود ندارد.
چه نوع آموزشی؟
برخی از معلمان و اولیای دانشآموزانی که با آنها مصاحبه انجام شد، اوایل 2014 به جنوب ترکیه فرار کرده بودند، درحالیکه داعش بخش برزگی از سرزمینهای عراق و سوریه را تحت کنترل داشت. افراد دیگری اخیراً فرار کرده بودند. گزارشهای این افراد تصویری از نظام آموزشی داعش که طی سالها متحول شده بود ارائه میکند.
امینه، معلمی که از دیرالزور فرار کرد، اوایل ورود داعش در مدرسه درس میداد. وی گفت: بخش آموزشی داعش موسوم به دیوان آموزش یک شکست کامل بود، چراکه نتوانست حتی نیازمندیهای آموزشی اولیه همچون کتابهای درسی را ارائه کند. از اینرو، از اینکه آن را دیوان آموزش بنامیم اشتباه است.
احمد، معلم ابتدایی از منطقه میادین از نواحی روستایی در شرق دیرالزور بود که در سال 2014 در مدرسه داعش تدریس میکرد. او گفت: درس دادن به دانشآموزان ابتدایی یک کار بسیار سخت بود، چراکه نه برنامه درسی وجود داشت و نه کتابهای درسی و وسایل آموزشی. این امر ناشی از آن بود که داعش بلافاصله بعد از کنترل بر دیرالزور در جولای 2014، مدارس این منطقه را تعطیل کرد تا تمامی معلمان یک دوره دوماهه آموزش شریعت را طی کنند. هدف این بود که تمامی معلمان با ایدئولوژی داعش آشنا شوند، چراکه بسیاری از آنها با این گروه بیعت نکرده بودند.
اگرچه به معلمان قول دادند نسخه چاپی برنامه جامع درسی شامل ریاضی، انگلیسی و شیمی برای دوره راهنمایی در اختیار آنها قرار خواهد گرفت، هرگز چنین اتفاقی رخ نداد. کلاسهای انگلیسی برای فرزندان جنگجویان خارجی و نه سوریها تشکیل میشد. سرانجام فایل الکترونیکی برنامه درسی در اختیار آن دسته از معلمانی قرار گرفت که فلش مموری شخصی خود را ارائه کردهبودند. این معلمان بعد از ضبط فایل یادشده بر روی فلش مموری شخصی خود، پی بردند که فایلهای ضبطشده مربوط به ایدئولوژی داعش است.
مواد آموزشی از سوی داعش از طریق تبلیغات آنلاین این گروه توزیع شد، اما معلمان هرگز این مواد را به صورت چاپی یا الکترونیکی دریافت نکردند. حتی برخی از معلمان به سبب دسترسی نداشتن به اینترنت، نمیدانستند این مواد آموزشی وجود دارد. معلمان دیگر گفتند که درخصوص برنامه درسی آنلاین شنیدهاند، اما فقط نسخههای ناقص کتابهای درسی الکترونیکی را دریافت کردهاند. به گفته یکی از معلمان، داعش هر نوع کتابهای درسی مربوط به نظام آموزشی رسمی کشور یا دیگر گروهها را ممنوع کردهبود. در موارد نادر وقتی نسخه پی.دی.اف کتابهای درسی توزیع میشد، معلمان و دانشآموزان میبایستی هزینه چاپ نسخههای کاغذی را پرداخت میکردند. از اینرو، فقط تعداد اندکی از معلمان و دانشآموزان موفق به چاپ نسخه کاغذی کتاب درسی میشدند.
وقتی از معلمان و اولیای دانشآموزانی که از مناطق تحت کنترل داعش در سوریه گریختهاند، درخصوص نظام آموزشی داعش میپرسیدیم، در پاسخ میگفتند «چه نظام آموزشی؟ و اینکه «اصلاً نظام آموزشی وجود نداشت».
هزینههای آموزش
بسیاری از مشکلات در مدارس داعش ناشی از عدم تمایل این گروه برای تقبل هزینههای بازسازی زیرساختهای آموزشی بویژه در مناطقی همچون دیرالزور بود؛ جایی که خسارات وارده به مدارس زیاد بود. به گفته یکی از معلمان شهر رقه، داعشیها خسیس بودند و نمیخواستند برای آموزش دانشآموزان هزینه کنند. راهاندازی دوباره مدارس، ازجمله بازسازی آنها، چاپ کتابها، تامین گرمایش و پرداخت حقوق مستلزم صرف هزینه زیادی بود. داعش مایل به انجام چنین هزینهای نبود. خروج افراد از مناطق تحت کنترل داعش و کاهش دانشآموزان مدارس، این گروه را از سرمایهگذاری در مدارس منصرف کرد.
دیوان آموزش داعش با مشکلات جدی مربوط به کمبود نیرو مواجه شد. بعنوان نمونه، تلاش کردند معلم واجد شرایط و باکیفیت جذب کنند، اما افراد جذبشده فقط دیپلم داشتند و حاضر به بیعت با داعش نشدند. این گروه باید سیستم ثبت تنظیم میکرد تا نام حاضران در کلاسهای درس، غیبتها و ترکتحصیلها را یادداشت میکردند. همه این موارد از عناصر لازم برای اداره مدارس بشمار میرود. اما هیچیک از این موارد انجام نگرفت. یکی از معلمانی که از منطقه تحت کنترل داعش در سوریه به جنوب ترکیه گریختهاست در این خصوص گفت: بواسطه نبود مدارک، از سن دانشآموزان و اینکه در چه کلاسی هستند آگاهی نداشتم و مقامات داعش هرگز ار من نخواستند که حضور و غیاب دانشآموزان را ثبت کنم. امتحانات به شکل حداقلی برگزار میشد و در مدارس ابتدایی نیز آموزش حداقلی ادبیات مبنا بود.
معلم دیگری به نام سمیرا از شهر رقه گفت: مدیران مدارس برنامه درسی را براساس نظر خود تعیین میکردند و بین هیچیک از مدارس شهر رقه و دیگر مدارس در مناطق تحت کنترل داعش در این زمینه هماهنگی وجود نداشت. در چنین شرایطی، هر مدرسه برنامه درسی خاص خود را داشت.
برخلاف بخش بهداشت و درمان که داعش بشدت علاقمند به سرمایهگذاری در آن است، چراکه درمان مصدومیت جنگجوهایش حائز اهمیت است و آموزش مدارس برای این گروه اولویت کمی دارد. برخلاف دیوان بهداشت و درمان که مستلزم پزشک و پرسنل حرفهای است، داعش به دنبال معلمان و افراد متخصص برای آموزش نبود. رئیس دیوان آموزش در شهر میادین یک جنگجوی مراکشی بود و بعد از اینکه در جنگ مجروح شد به این شهر منتقل شد. وی نه تنها تجربه و دانشی در اداره مدارس نداشت، بلکه حتی تحصیلات خود را به اتمام نرسانده بود و تحصیلاتش در حد راهنمایی بود. بنظر میرسد داعش از دیوان آموزش بعنوان محلی برای دپوی جنگجوهای بیسواد و فاقد تخصص آموزشی استفاده میکرد و این امر نشان میدهد آموزش مدارس اهمیت و جایگاهی در استراتژی داعش نداشتهاست.
هرگاه معلمان پیشنهادهایی برای بهبود کیفیت آموزش مدارس ارائه میکردند، بلافاصله اخراج میشدند. در سال 2014، تعدادی از معلمان یک منطقه روستایی از حلب به یکی از مسئولان داعشی در بخش آموزش پیشنهاد دادند که مدارس دیگری برای ثبتنام دانشآموزان آواره از دیگر شهرها ایجاد شود که در پاسخ هشدار داد که دیگر هیچ پیشنهاد و پندی به مقام بالاتر ارائه نکنند.
معلمانی که با آنها مصاحبه انجام شد، گفتند مایل به تبلیغ ایدئولوژی داعش نبودهاند. در این خصوص یکی از معلمان به نام امیر گفت: برخی از معلمان بطور مخفیانه دروس مدنظر خود و نه دروس ایدئولوژیکی داعش را به دانشآموزان آموزش میدادند. وقتی داعش به ناتوانی خود جهت اداره مدارس پی برد و بطور فزاینده نگران نافرمانی معلمان شد، تصمیم گرفت مدارس را یکی پس از دیگری تعطیل کند.
از سال 2015 تا 2016، دیوان آموزش داعش در سوریه و بخشهای تابعه آن در استانهای تحت کنترل این گروه سقوط کرد و از بین رفت. تا سال 2016، عملاً تمامی مدارس داعش بواسطه میزان اندک حضور دانشآموزان، معلمان کم و حقوق اندک معلمان تعطیل شدند. اما در عوض، انتشار آنلاین کتابهای درسی الکترونیکی در حجم و گستره زیاد ادامه یافت و توهمی مبنیبر وجود یک نظام سازمانیافته ایجاد کرد.
دیوان دعوت و مساجد
ماشین واقعی جذب نیرو توسط داعش، «دیوان دعوت و مساجد» بود که مراکز تعلیم شریعت، مساجد، نماز جمعه، رسانهها یا مراکز تبلیغاتی با نمایشگرهای بزرگ که صحنههای نبرد، گردن زدن، مراسم ابوبکر البغدادی رهبر داعش و شعارها و سرودها را نشان میداد، اداره میکند. این نمایشگرها در میادین اصلی، اماکن پررفتوآمد و بازارها نصب میشدند. کودکان جذب این وسایل تبلیغاتی میشدند. معلمان در مصاحبههای خود گفتند که دانشآموزان فرار از مدرسه را آغاز کردهبودند و وقت خود را صرف تماشای صحنههای پخششده از نمایشگرهای بزرگ در سطح شهر میکردند. آنها میدانستند که طرح این نگرانیها با داعشیها بیفایده است.
دیوان دعوت و مساجد جایگاه بالایی نزد مسئولان داعش داشت. دانشآموزان مجبور بودند هر روز صبح در کلاسهای تعلیم ایدئولوژی داعش شرکت کنند و از این طریق از کلاسهای درس دور نگه داشته میشدند. وقتی کلاسهای تعلیم ایدئولوژی داعش تمام میشد، مقامات داعش از بچهها و کودکان میخواستند به این گروه ملحق شوند و یک دوره 90 روزه آموزش نظامی و تعلیم ایدئولوژی داعش را طی کنند.
ضعف نظام آموزشی داعش، ادعای این گروه مبنیبر وجود یک دولت کارآمد نه یک سازمان نظامی را زیر سوال میبرد. اگرچه تبلیغات داعش بر اهمیت آموزش نسل آتی خلافت تاکید دارد، واقعیت تلخ این است که کودکان عمدتاً تنها بعنوان جنگجوهای بالقوه ارزش دارند. بعد از سقوط نهایی داعش در سوریه، سیاستگذاران باید خلا آموزشی چند سال اخیر را بطور جدی مورد رسیدگی قرار دهند.
0 Comments