جدیدترین مطالب

از نسل کشی آلمان در آفریقا چه می دانیم؟

از نسل کشی آلمان در آفریقا چه می دانیم؟

علی مفتح در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: نسل کشی نامیبیا توسط آلمان اولین نسل کشی قرن بیستم میلادی بود و از راه های مختلف همچون تحمیل گرسنگی و تشنگی، جلوگیری از رسیدن غذای کافی، کار اجباری، بردگی، تجاوز جنسی، قطع اعضا و انجام آزمایش های پزشکی بر روی ساکنان این سرزمین ثروتمند اتفاق افتاد چرا که آلمانی ها می خواستند تا مال، اموال و زمین های ساکنان نامیبیا را از آن خود کنند. 

زمان دیپلماسی است، نه جنگ

زمان دیپلماسی است، نه جنگ

عباس آخوندی در یادداشتی می نویسد: سیاست ما در برابر تجاوز مجدد اسرائیل باید خویشتنداری و احاله آن به موقعیت‌های دیگر و پاسخ‌های غیرمستقیم باشد. ما باید فضا را سرد کنیم. گرم نکنیم. گرم کردن فضا عین خواسته اسرائیل است. ‌
Loading

أحدث المقالات

بایدن در حال بررسی گزینه احیای برجام است

یک منبع نزدیک به دولت بایدن گفت که کاخ سفید در حال بررسی توافق هسته‌ای جدید با ایران در ازای لغو برخی تحریم‌های اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمام عیار در منطقه جلوگیری کند. این منبع گفت: یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیس جمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هسته‌ای ایران می‌بیند.

وضع تحریم‌های جدید علیه نفت ایران در بسته کمک‌های مالی آمریکا به اسرائیل و اوکراین / رویترز: دو مورد از این تحریم‌ها می‌توانند در صورت اجرا بطور مستقیم بر صادرات نفت ایران تأثیر بگذارند

قانونگذاران آمریکایی پس از حمله موشکی و پهپادی تهران به اسرائیل، در بسته کمک مجلس نمایندگان برای اوکراین و اسرائیل و دیگر متحدان این کشور، تحریم‌هایی را علیه صادرات نفت ایران گنجاندند. این تحریم‌ها در صورت تصویب در هر دو مجلس نمایندگان و سنا و امضای آن توسط جو بایدن و سپس اجرایی شدن، می‌توانند بر صادرات نفت ایران تأثیر بگذارند. زمان دقیق تصویب و اجرای این تحریم‌ها مشخص نیست، زیرا این اقدامات همچنان در حال بررسی است و به رئیس جمهور آمریکا اختیار تخصیص معافیت نیز می‌دهد.

واکنش وزیر خارجه ایران به ساقط شدن چند ریز پرنده توسط پدافند هوایی ایران در اصفهان

نیویورک – ایرنا-«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در دیدار با سفرای کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی با تبیین تحولات اخیر در منطقه، در واکنش به ساقط شدن چند ریز پرنده توسط پدافند هوایی ایران در اصفهان گفت: حامیان رسانه ای اسرائیل در تلاشی مذبوحانه سعی داشند از شکست مجددشان پیروزی بسازند و این موضوع را بزرگنمایی کنند.

Loading

چشم‌انداز مشارکت سیاسی اسلامگرایان تا سال 2020

۱۳۹۸/۰۴/۰۴ | موضوعات

شورای راهبردی آنلاین – ترجمه: اخیرا مجموعه ای از سوالات با ده نفر از کارشناسان شرکت کننده در نشست طرح نقد اسلام سیاسی، مطرح شد. این شرکت کنندگان، علمای جنبش های اسلامی بودند، که هر کدام درباره اخوان المسلمین و گروه های الهام گرفته از آن در 12 کشور مختلف، کار میدانی گسترده ای انجام داده بودند.

شادی حمید در یادداشتی که اندیشکده بروکینگز آن را منتشر کرد؛ نوشت: سوالاتی که با این کارشناسان مطرح شد عبارت بودند از: 1. تا چه میزان احتمال دارد که اخوان المسلمین موضع رسمی غیر خشونت آمیز خود را کنار بگذارد؟ 2. چقدر احتمال دارد که یک گروه اسلامگرا در یک کشور عربی تا سال 2020 ، قدرت را در دست بگیرد؟ 3. احتمال ایجاد شکاف چشمگیر در اخوان المسلمین مصر تا سال 2020 چقدر است؟ 4. تا سال 2020، در خاورمیانه، گروه های اسلامگرای شرکت کننده در انتخابات در مقایسه با امروز بیشتر خواهند بود یا کمتر؟

از شرکت کنندگان خواسته شد که در مقیاس 5- نمره به سوالات پاسخ دهند. به عنوان مثال، نمره 1 به معنای این است که گروه های بسیار بیشتری در انتخابات شرکت خواهند کرد و نمره 5 به معنای آن خواهد بود که گروه های بسیار کمی در انتخابات شرکت خواهند کرد.

در یک مقیاس کلی، متوسط نمرات کارشناسان 2.7 بود، بدین معنا که آنها احتمال می دادند که تعداد گروه های اسلامگرای شرکت کننده در انتخابات سیاسی تا سال 2020 کم و بیش یکسان باشد.

 

نتایج تحلیلی

برخی از محورهای اصلی نظرات پاسخ دهندگان عبارتند از:

در کشورهایی که هنوز انتخابات برگزار می شود، احتمالا احزاب اسلامگرا بیشتر خواهند شد، هرچند که تعداد این کشورها کاهش می یابند. همانطور که یک کارشناس اظهار کرده است، هنوز هم «آرای اسلامگرایان در بسیاری از حوزه های انتخابیه زیاد است و در رقابت برای کسب این آرا، احزاب جدیدی فارغ از اخوان المسلمین تاسیس خواهند شد … کمک به انشعاب آرای اسلامگرایان و تجزیه آنها به احزاب کوچکتر، در راستای منافع رژیم ها خواهد بود». بر همین منوال، طبق نظر یکی دیگر از این کارشناسان، «انتخابات در سال 2020 در مقایسه با امروز کمتر خواهد بود، اما در کشورهای برگزار کننده انتخابات، گروه های اسلامگرای بیشتری در انتخابات شرکت خواهند کرد».

با این حال، برخی از این پیش بینی ها بستگی به سیاست بسیار بی ثبات کشورهایی دارد که گرفتار جنگ داخلی هستند. به عنوان مثال، یکی از کارشناسان اظهار داشت که «پیامد چندین جنگ منطقه ای به همراه واکنش فزاینده به ضعف حکومت های جاری، اسلامگرایان بیشتری را به شرکت در فرایند انتخابات سوق خواهد داد».

صرف‌نظر از افزایش یا کاهش گروه های اسلامگرا در نتیجه سرکوب دولتی و جنگ داخلی جاری، اقلیت روزافزونی از اسلامگرایان، بویژه اعضای جوان تر، از ایده انتخابات مایوس و ناامید شده اند. به غیر از تونس (و تا حدی عراق و لبنان)، موفقیت در انتخابات و حتی داشتن نمایندگان چشمگیر در مجلس، به معنای (و بطور کلی مایه) تغییرات گسترده اجتماعی نبوده است. حتی در کشورهای کمتر سرکوبگر اما دیکتاتوری نظیر مراکش و اردن، دیکتاتورها همچنان بر فعالیت سیاسی سلطه داشته و در تصمیمات عمده از حق وتو برخوردار هستند.

مراکش یکی از چند کشور اسلامی انگشت شماری است که نخست وزیر اسلامگرای آن به صورت دموکراتیک انتخاب شده است، اما حتی در این کشور نیز در ابتدا قدرت عبدالله بنکران از حزب عدالت و توسعه مراکش و اکنون سعدالدین عثمانی عملا بطور چشمگیری محدود شده اند. این موضوع باعث کاهش اعتماد عمومی به فرایند انتخابات به عنوان ابزاری موثر در تغییر سیاسی و اجتماعی شده است.

آیا «استثنا» بودن تونس حاوی نکته خاصی است؟ نظر یکی از پاسخ دهندگان این بود که الگوی موفق احزاب اسلامگرا، یعنی النهضه، اگرچه ممکن است برای مشارکت بیشتر در انتخابات خیز بردارد، اما این کار را با احتیاط و به صورت نرم انجام می دهد:

موفقیت النهضه در جلب اعتماد نخبگان بدگمان رژیم و توانایی آن در حفظ جایگاه خود در حکومت از طریق سازش بسیار عملگرایانه (در صوت تداوم) می تواند باعث کاهش ترس مردم از احزاب اسلامگرا در دیگر کشورهای جهان عرب شود. این حزب می تواند راهنما و الگوی فراملی سایر احزاب اسلامی عرب بوده و نشان می دهد که می توان به حکومت احزاب اسلامی اعتماد کرد.

با این وجود، این رویکرد خود-کنترلی پرسش های جدیدی را مطرح می کند. اگر این موضوع، شرط بقای یک حزب اسلامگرا پس از بهار عربی باشد، پس چشم انداز احزاب اسلامگرا از «اسلامگرایی» چیست؟ این موضوع همچنین موجب این تصور خواهد شد که موفقیت انتخاباتی اسلامگراها، حتی در بستر نسبتا دموکراتیک، «پیروزی» بدون نتیجه است.

بی ثباتی و بلاتکلیفی می تواند به اسلامگرایی دامن بزند. یکی از کارشناسان در پاسخ به این پرسش به ناظران [سیاسی] توصیه کرد تا به دقت رصد کنند که چطور اسلامگرایان هنگام (یا در صورت) گشایش فضای سیاسی در منطقه، بویژه در خلیج فارس، تعدیل می شوند، همچنان که «تحولات اقتصادی آینده در کشورهای حوزه خلیج فارس بی ثبات کننده بوده و ممکن است منجر به افتتاح نهادهای نمایندگی در [برخی از] این کشورها شود».

یکی از پاسخ دهندگان اظهار داشت که حساب اسلامگرایانی که در شرایط بی ثباتی (بویژه در یمن) فعالیت می کنند، جدا است:

به نظر من، چیزی وجود دارد که ما بطور کلی آن را به عنوان حکومت اسلامگرایان در کشورهای بدون نظم و فروپاشیده، می شناسیم. اسلامگرایان (حداقل تاحدی) در شرایط فروپاشی دولت، خوب عمل کرده اند. از جمله در سوریه، لیبی، و یمن.

در یمن، برای مدت چند سال، اسلامگرایان بخوبی در دولت ادغام شده اند، اگرچه این دولت با مخالفت هایی مواجه بوده، کنترل ارضی محدودی داشته، و مشروعیت چندانی ندارد. با این حال، صرف نظر از نتیجه جنگ یمن، به نظر می رسد که اسلامگرایان (خواه حزب اصلاح الهام گرفته از اخوان المسلمین خواه حوثی ها یا هر دو) در دولت جدید این کشور به هر شکلی که باشد، نقشی رسمی ایفا خواهند کرد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *