جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
ابعاد دیدار نتانیاهو و اوباما
دیوید ماکوفسکی در تحلیلی که اندیشکده موسسه واشنگتن در امور سیاست خاور نزدیک منتشر کرد، نوشت: به نظر میرسد نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهور آمریکا در نشست قریب الوقوع خود در واشنگتن نمیخواهند وارد میادین مین گذشته شوند.
در همین حال، هر دو طرف ممکن است گام هایی برای تثبیت، یا تنظیم دوباره مناسبات خود بردارند تا از برخوردهای آینده پرهیز کنند.
نشانه های اولیه حاکی است هر دو طرف می خواهند مناسبات خود را ترمیم کنند. اگر شگفتی های احتمالی در نظر گرفته نشود، یکی از موضوعات اصلی گفتگوها در دیدار آینده بر سر توافق هسته ای ایران خواهد بود.
پیامدهای توافق هسته ای ایران: مسیر مناسبات آمریکا–اسرائیل
نتانیاهو بر خلاف سفر ماه مارس به آمریکا، دیگر در پی متقاعد کردن قانونگذاران این کشور برای باطل کردن توافق هسته ای ایران، موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) نیست.
موشه یعلون، وزیر دفاع اسرائیل هفته گذشته در سفر به آمریکا علنا تایید کرد که اسرائیل می داند که این توافق اجرا خواهد شد.
نخست وزیر اسرائیل تابستان امسال از مذاکره درباره ارتقای مناسبات امنیتی تلآویو با واشنگتن خودداری کرد و معتقد بود این کار مخالفت اصولی اسرائیل با توافق هسته ای را تضعیف میکند، اما نتانیاهو اکنون آماده است در این باره مذاکره کند.
اوباما نیز در روزهای قبل از رای گیری کنگره درباره برجام کوشید قانونگذاران را با این وعده علنی جذب کند که مذاکرات درباره ارتقای مناسبات امنیتی آمریکا با اسرائیل به سرعت و بدون مشکلی انجام خواهد گرفت.
در این سفر احتمالا دو مجموعه از مسائل یعنی منابع و تواناییها مورد بحث و گفتگو قرار خواهد گرفت.
در خصوص منابع، یکی از کانون های تمرکز بر روی تمدید 10 ساله یادداشت تفاهم سال 2007 خواهد بود.
این سند شامل کمک های خارجی آمریکا به اسرائیل می شود. یک مسئله کلیدی این خواهد بود که آیا آمریکا با تعیین رقم معین حداکثری موافقت خواهد کرد یا خیر و رقم جدید چه تفاوت و مشابهتی با سطح کمک های قید شده در یادداشت تفاهم کنونی خواهد داشت که شامل نزدیک به سه میلیارد دلار کمک نظامی سالانه و حدود 30 میلیارد دلار کمک در یک دوره 10 ساله میشود.
به نظر می رسد که نتانیاهو تصمیم گرفته است به جای اینکه اجازه دهد یعلون در سفر اخیرش به واشنگتن به این مساله بپردازد، خود شخصا درباره آن با اوباما گفتگو کند.
در خصوص ظرفیتها، گزارش رسانهها حاکی است یعلون برای آماده کردن مقدمات سفر نتانیاهو از اشتون کارتر، همتای آمریکایی خود خواستار تجهیزات نظامی مانند یک اسکادران از جت های اف-15 و هواپیماهای عمود پرواز وی-22 شده است.
اوباما نیز به نوبه خود در نامه علنی به اعضای کلیدی کنگره میزان کمک های نظامی آمریکا به اسرائیل را برجسته کرد و گفت اسرائیل نخستین رژیمی خواهد بود که سال آینده جنگنده نسل پنجم اف-35 را دریافت خواهد کرد. وی همچنین درباره شکلهای مختلف کمکها به دفاع موشکی اسرائیل سخن گفت.
در سطح نمادین نیز باید یادآور شد که ژنرال جوزف دانفورد، رئیس جدید ستاد مشترک ارتش آمریکا به تازگی در نخستین سفر خارجی خود به اسرائیل رفت.
با این حال، این روزها در ایام باقی مانده تا ورود نتانیاهو به واشنگتن، نه او و نه یعلون به صورت علنی بر هیچ کدام از این منابع یا ظرفیت ها متمرکز نشده اند. این شاید به این دلیل باشد که سیاست به معنای مدیریت انتظارات است، یا اینکه ممکن است دلایل عمیقتری در کار باشد.
چنین دلایلی ممکن است در این احتمال نهفته باشد که هیچ مطلب علنی درباره رقم حداکثری کمک مالی در یادداشت تفاهم جدید و فهرست تجهیزات نظامی اعلام نخواهد شد و فقط گفته خواهد شد که آمریکا و اسرائیل تفاهم بیشتری درباره ایران و سوریه دارند.
در اینجا پرسش های زیادی مطرح است. در جایی که اسرائیل و آمریکا بر سر مسئله توافق هستهای ایران واگرایی زیادی دارند، برداشتهای فردی در خصوص اینکه برجام تا چه اندازه علامت نزدیکی مناسبات منطقهای آمریکا-ایران است، بسیار متفاوت است.
در واقع، همگرایی آمریکا-ایران در امور خاورمیانه بسیار بعید مینماید، اما حتی چشمانداز روابط دوجانبه نزدیکتر، موجب نگرانی اسرائیل و کشورهای خلیج فارس میشود.
با این وصف، درک و شناخت شرایط و محیط کلی منطقه و اینکه چرا دشمنی آمریکا-ایران با داعش نمیتواند زمینهساز رسیدن به یک رویکرد منطقهای مشترک باشد، اهمیت حیاتی دارد.
اسرائیل بالاخص درباره توافق هسته ای ایران آشکارا خواهان تشکیل یک هیئت مشترک آمریکایی-اسرائیلی برای نظارت بر اجرای این توافق است.
اعتماد در اینجا مسئله است. دولت آمریکا احتمالا محاسبه کرده است که چنین مشورتهای نزدیکی ممکن است اسرائیل را قادر سازد در نهایت توافق هستهای را به هم بزند. از طرف دیگر، تشکیل یک هیئت مشترک که به ارزیابی مجازاتهای تخلفات احتمالی و رعایت شدن توافق خواهد پرداخت، میتواند به احیای اعتماد دوجانبه میان آمریکا و اسرائیل کمک کند.
نتانیاهو احتمالا در خصوص فعالیتهای غیر هستهای ایران، میخواهد بداند آمریکا تا چه اندازه خود را به تحمیل تحریمهای اضافی – دستکم به صورت کلی – متعهد میداند.
اگر آمریکا در خصوص جنگ سوریه راهبرد روشنی داشته باشد، این راهبرد شامل فضایی برای گنجاندن مسائل آمریکا-اسرائیل نیز خواهد بود. اما در غیاب چنین راهبردی، معلوم نیست آیا نتانیاهو احساس خواهد کرد که لازم است با مسکو، به عنوان یک عضو تازه وارد منطقه ای، درباره پیامدهای جنگ سوریه مشورت های نزدیکتری داشته باشد.
عجیب اینکه هم اوباما و هم نتانیاهو هر کدام به دلایل خاص خود در خصوص جنگ سوریه سیاست مداخله حداقلی در پیش گرفتهاند. تمایل مشترک آنها برای پرهیز از درگیر شدن در این جنگ ممکن است یک وجه مشترک آنها باشد، اما بدون ارتباط و گفتگوی شفاف، اسرائیل احتمالا به بدترینها خواهد اندیشید و با توجه به نزدیک بودن جنگ سوریه به مرزهای اسرائیل، نگاهی منفی به مشورت های آمریکا در وین با کشورهای دیگر از جمله با ایران خواهد داشت.
خلاصه، سفر نتانیاهو به آمریکا را باید کمتر بر حسب اعلان رقم حداکثری میزان کمکهای آمریکا به اسرائیل در یادداشت تفاهم جدید ارزیابی کرد و بیشتر باید به پیشرفت مبتنی بر حسن نیت به سوی گفتمان راهبردی آمریکا-اسرائیل که در آن به تحولات متغیر و به شدت سیال منطقه پرداخته می شود، متمرکز بود.
در نتیجه، دامنه یادداشت تفاهم جدید باید بازتابی از چالشهای جدید مرتبط با ایران، سوریه و روسیه باشد.
0 Comments