جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
چشم انداز تنش آمریکا و چین
اسماعیل بشری/ کارشناس مسائل شرق آسیا
در مقطع فعلی، آمریکا و چین از بزرگترین قدرتهای اقتصادی دنیا به رغم گفتوگوهای مصالحهجویانه برای حل اختلافات تجاری، دور جدیدی از افزایش تعرفههای تنبیهی گمرکی را علیه واردات یکدیگر به اجرا گذاشتهاند.
یک مسئله جدی که بین آمریکا و چین وجود دارد مازاد تراز بازرگانی است که به نفع پکن است. یعنی کالاهای صادراتی چین به آمریکا خیلی بیشتر از کالاهای وارداتی از آمریکا است. مسئله دیگر هم اینکه چین به صورت مصنوعی ارزش یوآن را پایین نگه میداشت و در نتیجه تولید کالای چینی به صرفه بود. چین بدین روش خیلی آسان و به صرفه، کالا تولید و به آمریکا صادر میکرد و انباشت ذخیره ارزی چین در آمریکا بسیار افزایش یافته بود؛ به طوریکه آمریکا نسبت به این موضوع احساس خطر میکرد. به همین دلیل شاهد بودیم که اخیرا دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا تهدید کرد در صورتی که چین مازاد تجاری مبادلات خود با آمریکا را کاهش ندهد بر روی تمام کالاهای وارداتی چین تعرفه بیشتری وضع خواهد کرد. مازاد تجاری چین در مبادلات خود با آمریکا ۳۳۵ میلیارد دلار است. همچنین در جریان بحرانهای اخیر که پیش آمد نیز بحث بر سر این بود که اگر چین بخشی از ذخایر ارزی خود را از آمریکا خارج کند، آمریکا دچار بحرانهای شدیدی خواهد شد. چراکه چین با هدف رفع بحران مالی در آمریکا اوراق قرضه زیادی خریداری کرده بود.
اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ شرایط تغییر کرد؛ ترامپ با وجودیکه نسبت به تمام این مشکلات آگاه است، اما به ملاحظات میان پکن و واشنگتن توجهی ندارد. از ابتدا نیز شعار ترامپ «اول آمریکا» بود و همه چیز را برای کشور خود میخواست. لذا معتقد بود که چرا باید در چین سرمایهگذاری کنند و این کشور سود ببرد اما کارگرهای آمریکایی بیکار بمانند. بنابراین رئیسجمهور آمریکا تصمیم گرفت با هدف رفع بیکاری یک سری تعرفهها بر کالاهای خارجی اعمال کند. در این میان عمدهترین کشورهایی که به آمریکا صادرات انجام میدادند کشورهای اروپایی، کانادا و چین بودند. درنتیجه ترامپ روی کالاهایی همچون آلومینیوم و فولاد تعرفههای سنگینی بست و کشورهای اروپایی، کانادا و چین نیز مقابله به مثل کردند و روی کالاهای وارداتی از آمریکا تعرفههای سنگین بستند.
مسئله دیگری که میان آمریکا و چین حائز بررسی است بحران در کره شمالی است؛ در این خصوص واشنگتن روی کمکهای پکن خیلی حساب کرده بود و تصورش بر این بود که چین با فشار بر کره شمالی به روند مذاکرات خلع سلاح کمک خواهد کرد.
اما بعد از ماجراهای اخیر در حوزه جنگ تجاری، آمریکا گلهمند است که چین فشارهای لازم را بر پیونگیانگ وارد نمیآورد. البته این رویکرد چین کاملا طبیعی است. زیرا وقتی دو کشور با هم به مشکل برمیخورند هر طرفی سعی میکند از ابزارهایی که در اختیار دارد برای تحت فشار قرار دادن طرف مقابل استفاده کند.
البته سرانجام تنش میان پکن و واشنگتن هنوز مشخص نیست؛ لااقل تا زمانی که شخصی چون ترامپ در ایالات متحده آمریکا بر سر کار است نمیتوان پیشبینی کرد که تحولات و مناسبات این کشور با دیگر کشورهای جهان به چه سمتی پیش خواهد رفت. ترامپ نه دوستیهایش مشخص است به کجا ختم میشود و نه دشمنیهایش. همچنانکه در بحث کره شمالی شاهد بودیم با وجودیکه رئیسجمهور آمریکا با چه فضاسازی وارد مذاکرات با رهبر کره شمالی شد اما در نهایت فعلا این مذاکرات هیچ دستاورد مشخصی نداشته و حتی بعضا شاهد اظهارنظرهای انتقادی دو طرف نسبت به یکدیگر هستیم. در خصوص چین نیز اگر در آمریکا تحولاتی رخ دهد و به عنوان مثال در انتخابات میان دورهای کنگره، جمهوریخواهان اکثریت را از دست بدهند که به معنای کاهش قدرت ترامپ خواهد بود شرایط تغییر میکند. حتی اگر جمهوریخواهان تندرو در انتخابات پیشرو از نمایندگی مجلس سنا یا نمایندگان عزل شوند و بهجای آنها نمایندگان میانهروتری روی کار بیایند در تصمیمگیریهای واشنگتن در قبال تمام کشورهای دنیا از جمله چین موثر است. یعنی ممکن است در صورت متعادلتر شدن کرسیهای کنگره شاهد آن باشیم که سیاستهای تنشزای آمریکا در عرصه جهانی کاهش پیدا کند. چین نیز در انتظار آن است که این انتخابات برگزار شود و سپس تصمیم جدیتری در خصوص روابط و مناسباتش با آمریکا اتخاذ کند.
شاید اگر ترکیب کنگره تغییر محسوسی نکند و یا حتی افرادی تندروتر روی کار بیایند و ترامپ هم بخواهد همین سیاستها را پیش ببرد، از این پس جنگ تجاری واشنگتن با پکن نیز شدت بیشتری به خود بگیرد.
البته این نکته را نباید از نظر دور داشت که ترامپ یک تاجر است و سیاستهای وی نیز تاجرمآبانه است. بنابراین سود و زیان تصمیماتی که اتخاذ میکند را میسنجد و اگر متوجه شود که این جنگ تعرفهها به نفع سیاستهایش در عرصه داخلی مانند رونق اقتصادی، کاهش بیکاری و افزایش اشتغال نیست احتمالا رویکرد و سیاستهایش را تغییر خواهد داد. در کوتاه مدت البته تاحدودی این سیاستها بر اوضاع اقتصادی داخلی آمریکا تاثیرات مثبت برجای گذاشته اما برخی معتقد هستند که در بلندمدت ممکن است این سیاستها نتیجه عکس بدهد و موجب انزوای بیشتر آمریکا شود. در نهایت نیز دیگر کشورهای صنعتی دنیا، نوع رابطه تجاری خود با آمریکا را تغییر دهند که این مسئله در بلندمدت به ضرر ایالات متحده خواهد بود.
0 Comments