جدیدترین مطالب

ادامه سرکوب اعتراض ضد صهیونیستی در آمریکا

تجمع‌های مسالمت آمیز ضد صهیونیستی در آمریکا، با این بهانه که اقدامات و تحرکات ضد یهودی است به شدت سرکوب می‌شود. این در حالی است که بسیاری از دستگیرشدگان شرکت کننده در این تجمع‌ها و راهپیمایی‌های ضد صهیونیستی، خود یهودی هستند.

افشای فساد جنسی یک سیاستمدار دیگر در انگلیس

جفری دونالدسون رهبر پیشین حزب سلطنت طلب و اتحادگرای ایرلند شمالی، ” دی یو پی” (DUP)، امروز در دادگاهی در ایرلند شمالی، با ۱۱ اتهام تعرض جنسی، از جمله یک فقره تجاوز جنسی روبرو و متهم شد.

Loading

أحدث المقالات

Loading

هژمونی آمریکا در نظم جدید امنیتی خلیج فارس

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | موضوعات

شورا آنلاین – ترجمه: از زمان خروج نیروهای نظامی انگلیس از خلیج فارس در اوایل دهه 1970، آمریکا از مناسبات سیاسی ویژه با دولت‌های منطقه و نیز مزایا و منافع اقتصادی قابل ملاحظه با فروش گسترده تسلیحات برخوردار بوده  است.

بلال صعب در تحلیلی که اندیشکده شورای آتلانتیک منتشر کرد، نوشت: اما تحولات و شورش‌های منطقه‌ای ناشی از قیام‌های عربی، ظهور داعش و شبکه های تروریستی جهانی، اولویت‌های آمریکا را در سراسر جهان تغییر داده است.

به علاوه، ظهور دیگر قدرت‌های خارجی در خلیج فارس موجب تسریع در انتقال و جابجایی از معماری امنیتی خلیج فارس به یک نظام نفوذپذیر‌تر شده  است که آمریکا می خواهد همچنان در آن سیستم از نظر نظامی یک قدرت مسلط محسوب شود.

سوالات اصلی این است که چگونه این روندها و تحولات جدید در خلیج فارس بر منافع آمریکا تاثیر خواهد گذاشت و آمریکا چه کاری می‌تواند انجام دهد و چه کاری باید انجام داد تا خطرات را برای خود به حداقل رسانده و از منافع و مزایا بهره مند شود.    

فضای راهبردی جدید در خلیج فارس برای آمریکا هم فرصت است و هم زنگ خطری برای مرور و بازبینی در رویکرد امنیتی این کشور در این منطقه، بنابراین با توجه به اینکه آمریکا در اندیشه کاهش نیروی نظامی خود در منطقه خلیج فارس در سال‌های پیش‌روست، از اینرو به تنهایی نمی‌تواند روند تامین امنیت خلیج فارس را به خوبی گذشته ادامه دهد.

در حقیقت، طرح آمریکا برای تقسیم عملیات و هزینه‌ها میان متحدان توانمند و پایدار خود همچون انگلیس و فرانسه همراه با گفتگوهای راهبردی با دشمنان عمده همچون روسیه و چین، یک راهبرد امنیتی پایدارتر از راهبردی عرضه خواهد کرد که آمریکا در دهه‌های گذشته به شکل یکجانبه  پیگیری کرده است.

هر نوع ترتیبات امنیتی چندجانبه جدید در منطقه خلیج فارس ابتدا باید با کشورهای عربی خلیج فارس مطرح و تدوین شود. آخرین چیزی که آمریکا و متحدانش نیاز دارند، برداشت قدرت‌های خارجی از آنهاست، زیرا در حال حاضر بدون مشارکت و اخذ مستقیم نظرات کشورهای ذینفع منطقه، راهبرد و طرح‌هایی درباره امنیت خلیج فارس در دست تدوین دارند. همانند مکانیسم دیپلماتیک 1+5 که برای گفتگوها بر سر برنامه هسته‌ای ایران استفاده شد، مدل 1+3P متشکل از آمریکا، انگلیس و فرانسه به عنوان سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و کشورهای عربی خلیج فارس (به عنوان یک مجموعه) یک چارچوب سودمند برای امنیت خلیج فارس خواهد بود.

این مدل البته سوالی را به ذهن متبادر می‌سازد: آیا یک کشور مهم یا شورای همکاری خلیج فارس، به عنوان یک مجموعه در مدل یادشده از طرف خلیج فارس نمایندگی خواهد شد؟

مزایای مشارکت گسترده‌تر شورای همکاری خلیج فارس برای آمریکا، برای امنیت خلیج فارس و برای کشورهای عربی خلیج فارس، مشخص و آشکار می‌باشد. با این حال، مشکلات نمایندگی این مجموعه توسط یک کشور و اینکه یک کشور به نمایندگی از بقیه صحبت کند، با فرض اینکه این نوع مشارکت عملی و واقع‌بینانه باشد، زیاد است.

اگر ثابت شود که حصول این امر بسیار دشوار است و همچنان مشکلات مشابهی که سال‌های متمادی مانع از تحقق چندجانبه‌گرایی در شواری همکاری خلیج فارس شده‌ است، مانع تحقق این امر شود، در آن صورت سناریوی نمایندگی کشورهای خلیج فارس توسط یک کشور در مدل 1+3، یک گزینه خواهد بود. این گزینه نواقص زیادی دارد و بخت تحقق آن اندک است. به علاوه، سابقه و تاریخ کشورهای عربی خلیج فارس نشان می‌دهد که دلیل اصلی اینکه چرا چندجانبه‌گرایی در شورای همکاری خلیج فارس تحقق نیافته است، دقیقاً به واسطه نگرانی‌ها نسبت به استیلای یک دولت، به ویژه عربستان بر دیگر دولت‌هاست.

بنابراین، اینکه تمامی دولت‌های خلیج فارس بپذیرند که ریاض، آنها یا شاید اکثریت آنها را (در مجمع جدید امنیتی خلیج فارس) نمایندگی کند، دور از ذهن است، چرا که عمان تقریباً همیشه مسیر خود را طی کرده و قطر نیز سیاست خارجی نسبتاً مستقلی را دنبال می‌کند.

با این حال شاید مهم‌ترین موضوع گفتگو با فرانسه و انگلیس از منظری که آمریکا بتواند از آن منتفع شود، موضوع حکومتداری در منطقه است. اقدام جمعی قدرت های فرامنطقه  ای به هر میزان هم که باشد، نمی‌تواند امنیت کشورهای خلیج فارس را بدون اینکه این کشورها خود متعهد به روند اصلاحات سیاسی و اقتصادی شوند، تامین کند.

روسیه و چین به احتمال زیاد به افزایش همکاری و تشریک مساعی آمریکا، انگلیس و فرانسه در خلیج فارس اعتراض خواهند کرد. امنیت خلیج فارس به طور فزاینده در حال تبدیل به یک فضای ژئوپلیتیکی فشرده است و چنین فضایی هم ابعاد مثبت و هم منفی دارد.

بعد مثبت آن این است که چنین فضایی آمریکا را تشویق و تحریک می‌کند تا درباره منافع بلندمدت خود در این منطقه به شکل راهبردی فکر کند. همچنین فرصت‌هایی برای واشنگتن ایجاد می‌کند تا سرانجام در خصوص تقسیم بار مسئولیت و مشارکت دادن نزدیک‌ترین و توانمندترین متحدان خود برای مراقبت و کنترل مهم‌ترین بزرگراه شرق-غرب جهان اقدام جدی به عمل آورد.

چنین فضای ژئوپلیتیکی دارای نکته منفی نیز است، چرا که دشمنان راهبردی همچون روسیه و چین به طور هوشمند از تضعیف موقعیت آمریکا بهره جسته و به حوزه نفوذ آمریکا در خلیج فارس دست اندازی خواهند کرد. خلیج فارس آماده چندجانبه‌گرایی و مهیای رقابت است.

چندجانبه‌گرایی بزرگ در امنیت خلیج فارس هزینه‌هایی برای واشنگتن خواهد داشت که از جمله می‌توان به کاهش استقلال سیاستگذاری واشنگتن اشاره کرد. دست کشیدن از یکجانبه‌گرایی امنیتی همچنین مناسبات انحصاری را که آمریکا با دولت‌های خلیج فارس داشته  است، به چالش می‌کشد.

البته قدرت فرماندهی آمریکا همچنان سیاست‌های متحدان واشنگتن یعنی فرانسه و انگلیس را شکل می‌دهد و دستورکار چارچوب (مجمع) چندجانبه جدید در بحث امنیت خلیج فارس را تعیین خواهد کرد.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *