جدیدترین مطالب
اکثر اسراییلی ها مخالف حمله به ایران هستند
أحدث المقالات
فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای ایران از امنیت کامل این مراکز خبر داد
فرمانده سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای ایران با تاکید بر اینکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در آمادگی کامل بسر میبرند، خاطرنشان کرد: مراکز هستهای دشمن صهیونیستی شناسایی و اطلاعات لازم از همه اهداف در اختیار ما است و به اصطلاح برای پاسخ به اقدام احتمالی آنها، دستها روی ماشه شلیک موشکهای قدرتمند برای نابودی اهداف مشخص شده است.
قدرت نرم روسی
اوریسیا لوتسویچ در تحلیلی که اندیشکده چتم هاوس منتشر کرد، نوشت: رهبری روسیه نیز قول داده است که این کشور را به جایگاه محوری و بلامنازع در منطقه شوروی سابق سوق دهد، به طوری که شاهدیم روسیه این رویکرد را در قبال اوکراین، گرجستان و مولداوی نیز به کار گرفته؛ کشورهایی که بخشی از راهبرد گسترش اتحادیه اروپا به شرق محسوب می شوند و خواهان عضویت کامل در این اتحادیه و ناتو هستند. این کشورها از نظر اتحادیه اروپا «منطقه مشترک» این اتحادیه با روسیه هستند، در حالیکه در نظر روسیه اینها مناطقی هستند که روسیه قصد ندارد با کسی شریک شود.
روسیه منابع مختلفی را به کار گرفته است تا نفوذ فزاینده غرب در منطقه شوروی سابق را به چالش بکشد و برای نیل به این هدف، از طیفی از ابزارها از جمله دیپلماسی، اهرم های اقتصادی، کنترل صدور انرژی، جنگ تجاری، نیروهای نظامی و تبلیغات و دروغ استفاده کرده است.
در جنگ ترکیبی در اوکراین در سال 2014 روشن بود که روسیه از گروه های طرفدار خود در خارج از کشور استفاده می کند، هر چند که این روش قبل از این ایجاد شده بود. این گروه ها در جایگاه سازمان های اجتماعی مختلف به فعالیت می پردازند و هدفشان اعمال «قدرت نرم» روسیه در خارج است. مقاله حاضر به استفاده روسیه از بازیگران غیردولتی برای فعالیت های مبهم و خرابکارانه می پردازد.
قدرت نرم به سبک روسیه
در سال های اخیر، در سیاست رسمی روسیه، نقش فعالان غیردولتی و رجوع روزافزون به قدرت نرم به عنوان ابزاری برای کسب نفوذ بیشتر استفاده می شود و روسیه هم مانند غرب، ادبیات قدرت نرم را در پیش گرفته است، اما بین این دو، تفاوت مفهومی مهمی وجود دارد: مفهوم قدرت نرم روسیه دارای بعد امنیتی است، در حالیکه قدرت نرم غرب، تخریب منافع روسیه بوده و مستلزم ابزار مخصوص به خود است.
سازمان های غیر دولتی به عنوان عوامل آشوب سیاسی
کرملین فعالان غیردولتی آمریکایی را به عنوان هدف سیاست خارجی آمریکا برای تضعیف روسیه و تخریب حوزه نفوذ آن قلمداد می کند. رهبران روسیه نقش مخرب سازمان های غیر دولتی مورد حمایت آمریکا را از سال 2000، هنگامی که جنبش «مقاومت»، اسلوبودان ملوشویچ را در صربستان سرنگون کرد، تشخیص داده اند، اما تغییر اساسی در برداشت روسیه، بعد از انقلاب های انتخاباتی 2002 تا 2005 در قرقیزستان، مولداوی، گرجستان و اوکراین علیه رهبران مورد حمایت کرملین، اتفاق افتاد.
روسیه همچنین قیام های عربی سال 2011 را به عنوان نمونه ای از راهبرد آمریکا برای تخریب نخبگان حاکم در تونس، یمن، و سوریه می داند.
جهان روس: ابزاری انعطاف پذیر
روسیه به دنبال ابزار ایدئولوژیک خاص خود است تا با ارتقای دموکراسی به شیوه غربی مقابله کند. بنابراین، تصور جهان روس به ماتریس عملیاتی برای ایجاد مشروعیت و نفوذ در منطقه و چهارچوبی کلیدی برای گروههای طرفدار روسیه تبدیل شد.
در حال حاضر تعبیر جهان روس در برگیرنده زبان، فرهنگ، تاریخ، میراث مشترک، روابط اقتصادی، مذهب و ارزش های سنتی است که در مقابل ارزش های غربی لیبرالیسم و حقوق بشر مطرح می شود.
عوامل کلیدی جهان روس
بعد از انقلابهای رنگین، کرملین بر ایجاد شبکه ای از طرفداران جهان روس تمرکز کرد که مجموعه ای مختلط از بازیگران در زمینه فرهنگ، زبان، تاریخ، مذهب و سیاست را شامل می شد. از اوایل دهه 2000، چندین نهاد، بنیاد و طرح رسانهای بزرگ مورد حمایت کرملین راه اندازی شد و مجموعه ای از سازمان های غیردولتی را به وجود آمد که در قبال وفاداری، امتیازهایی برای دسترسی به منابع مالی دولتی و خصوصی در زمینه سیاست خارجی دریافت کردند.
بر اساس میزان منابع و نوع عملیات، سه حلقه در سیستم عامل کرملین در جهان روس قابل تعریف است؛ حلقه اول از آژانس های بزرگ دولتی، نهادهای وابسته به دولت، و تعدادی نهاد خیریه مرتبط با الیگارشی روس تشکیل می شود. حلقه دوم شامل محفل کوچکی از شرکای مورد اعتماد اجرایی و وابستگان محلی آنها در منطقه می باشد و محفل سوم متشکل از گروه هایی است که در هدف و بینش با کرملین مشترکند، اما فعالیت شان در خارج از کانال های همکاری رسمی انجام می گیرد.
مسیرهای کلیدی نفوذ
جوامع روس زبان، اساس اقدامات شبکه روسیه در خارج محسوب می شود. بنابراین، برای پرورش تفکر طرفدار روسیه در خارج، سرمایه گذاری و تقویت زبان روسی حیاتی است و از این رو، روسیه زبان خود را با همکاری با دانشگاه ها و مدارس در جهان تقویت می کند.
همچنین، برای توجیه سلطه خود بر کشورهای شوروی سابق، پوتین نسخه خود از تاریخ، یعنی مخلوطی از امپراتوری روسیه و میراث شوروی را ترویج می دهد و تبعیت از این تعبیر از تاریخ، در بسیاری از نهادهای روسیه مشهود است.
علاوه براین، روسیه برای تخریب اوکراین و کشورهای بالتیک و برای تحکیم شبکه خارجی طرفدار روسیه، از روایت ظهور فاشیسم در اروپای شرقی بهره برداری کرده است. برای پرورش نگرش طرفدار روسیه در میان نخبگان، روزنامه نگاران و جوانان، روایت روسیه می خواهد مردم را متقاعد سازد که دولت ملی فعلی آنها ناکارآمد است.
موضوع اوکراین
بسیاری از گروه های طرفدار روسیه در حوادث 2014 اکراین دخالت داشتند. درواقع بسیاری از این گروه ها به مدت دهه ها در کریمه فعالیت داشته اند. هنگامی که کریمه به روسیه منضم شد، توجه گروه های طرفدار روسیه به نووروسیا جلب شد و گروه های وابسته به کرملین با حمایت نیروهای امنیتی ویژه و سرویس های اطلاعاتی روسیه، پروژه جدایی طلبی طراحی شده توسط کرملین را به مورد اجرا گذاشتند. گروه های طرفدار روسیه برای جنگ در دنباس به جذب مزدور کمک کرده و نیرو فراهم می آوردند. بدین ترتیب، روسیه آتش جدایی طلبی را در منطقه شرق اوکراین شعله ور ساخت تا این کشور را بی ثبات گرداند و برای نفوذ در تحولات آتی آن اعمال فشار نماید.
ارزیابی تاثیر گروههای نیابتی روسیه
ارزیابی دقیق تاثیر گروه های طرفدار روسیه در فضای شوروی سابق دشوار است. از طرفی، این گروه ها در کنار سایر عوامل نفوذ کار می کنند، اما استفاده روسیه از قدرت سخت نظامی در اوکراین نشان می دهد که فعالان غیردولتی، اگر بی تاثیر نبوده اند، احتمالا تاثیرشان محدود بوده است، چنانکه برخی دیدگاه ها هم از این راهبرد کرملین انتقاد کرده اند.
نتیجه گیری
شناسایی گروه های طرفدار روسیه برای مقابله با تهدید آنها بر استقلال و تمامیت کشورها ضروری است. نهادهای غربی طرفدار دموکراسی بایستی بر تعمیق مشارکت شهروندان در برنامه این نهادها تمرکز کنند. راهبرد کشورهای غربی با همکاری دولت های ملی، جامعه مدنی و رسانه های مستقل، می تواند از دموکراسی های جوان حفاظت کرده، جوامع باز را تقویت کرده و آینده ای اروپایی را برای کشورهای همسایه روسیه نوید دهد.
0 Comments