بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
مرکز وودرو ویلسون با دعوت از سه کارشناس، موفقیتها و چالشهای جنگ سرد در منطقه اقیانوسیه و درسهای این دوره برای عصر فعلی را مورد بررسی قرار داد.
مقدمه
همانگونه که شوروی تلاش کرد تا با ایجاد دو خط دفاعی، نیروهای آمریکا را کنترل کند، چین هم در حال ایجاد دو مسیر دفاعی است تا مانع از دسترسی آمریکا شود.
تفاوتهای قابل توجهی نیز بین آن دوران (دوره شوروی- آمریکا) و عصر فعلی وجود دارد:
موفقیتهای جنگ سرد
ظهور راهبرد دریایی آمریکا
پیتر سوآرتز(Peter Swartz): اهداف عملیاتی اولیه راهبرد دریایی آمریکا در دهه 1980 شامل بازداشتن جنگ متعارف و هستهای بین این کشورو شوروی بود. در صورت شکست چنین بازدارندگی، آمریکا قصد جنگ و پیروزی در مقابل شوروی را داشت.
اتخاذ راهبرد ضد زیردریایی مجهز به موشک بالستیک
دیوید وینکلر(David Winkler): در اصل در دهه 1960، آمریکا فکر میکرد نیروی دریایی شوروی یک ناوگان تهاجمی را در دست ساخت دارد. در دهه 1970، رابرت هریک استدلال کرد که راهبرد نیروی دریایی شوروی دفاعی بود.
سوارتز: برای آمریکاییها سخت بود که نیروی دریایی عظیم و گسترده شوروی، دفاعی باشد. اما شوروی مثل شوروی فکر میکرد و نه مثل آمریکا.
جلوگیری از بحرانها: درسهایی از جنگ سرد
وینکلر: یکی از توافقات که از دل نشست سران آمریکا-شوروی بیرون آمد، موافقتنامه حوادث دریایی بین آمریکا و شوروی(INCSEA) بود. این یک درس مثبت از زمان جنگ سرد میباشد.
موافقتنامهINCSEA به عنوان رژیم موفق تغییر رفتار عمل کرد و تاثیر مثبتی بر مناسبات آمریکا-شوروی داشت.
پیامد آن برای امروز
شباهتها و تفاوتها
سوآرتز: شوروی و چین از نیروی دریایی خود به شکل مشابه برای جلوگیری از آمریکا برای رسیدن به سواحل خود استفاده میکنند و دفاع دریایی تا حداکثر ممکن گسترش میدهند. هرچند نیروی دریایی آمریکا کوچکتر ، اما توانمندتر است. تفاوت بزرگ دیگر، نبود متحدان اروپایی در منطقه اقیانوسیه است.شوروی در آن زمان یک قدرت جهانی بود، ولی چین امروز یک قدرت منطقهای است.
میچی شیتا: در طول جنگ سرد، شوروی یک ابرقدرت نظامی پیچیده با توانایی راهاندازی یک جنگ هستهای جهانی بود. چین رو به رشد است، اما همچنان در سطح پایینتری از آمریکا و ژاپن از حیث تواناییهای متعارف قرار دارد.
خبر بد نیز وجود دارد. درحالیکه تنها مسیرهای خروجی ناوگان شوروی برای پیشروی به سمت اقیانوسیه غربی سه تنگه بود، اما ناوگان چین حداقل 9 تا 11 مسیر دارد که میتواند برای اهداف مشابه مورد استفاده قرار گیرد. به علاوه، عملکرد اقتصادی چین برتر از عملکرد اقتصادی شوروی آن زمان است.
برخلاف زمان جنگ سرد وقتی که شوروی چهار جزیره در جنوبیترین قسمت جزیره کوریل را تحت کنترل داشت، امروزه ژاپن جزایر سنکادو را تحت کنترل دارد. اما یک نکته منفی دارد: و آنهم این است که چین میتواند در هر زمانی که دوست داشت، حاکمیت ژاپن بر این جزایر را به چالش بکشد.
راهبرد دریایی و مفهوم نبرد هوایی-دریایی
سوآرتز: راهبرد دریایی یک مفهومی بود مبنی بر اینکه آمریکا چگونه با شوروی در زمان صلح، بحران و جنگ تمام عیار شامل جنگ هستهای برخورد میکرد. نبرد هوایی – دریایی یک مفهوم مورد استفاده در پنتاگون بود برای منطقی ساختن برنامههای نیروی دریایی و هوایی تا این برنامهها با یکدیگر تداخل نکند یا دوبارهکاری نباشد.
حفاظت از ناوهواپیمابر
سوآرتز: نیروی دریایی آمریکا پرسنل خود اعم از زن و مرد را به خوبی آموزش میدهد. سیاستهای ساخت و کنترل آسیب در نیروی دریایی آمریکا بسیار حرفهای و خوب میباشد. کشتیها دارای سیستم حفاظت از خود هستند.
وینکلر: ناوهای هواپیمابر با عرشه بزرگ قطعاً برای آمریکا جهت حفظ حضور در مناطق مختلف جهان مهم هستند. البته در سالهای اخیر از تجهیزات کوچک بدون سرنشین جهت انجام عملیات تهاجمی به کررات استفاده شدهاست.
پیشگیری از بحرانها
وینکلر: چین و آمریکا ترتیباتی شبیه موافقتنامه حوادث دریایی بین آمریکا و شوروی(INCSEA) را مدنظر قرار داده اند. البته موافقتنامه حوادث دریایی بین چین و آمریکا در آن زمان میتوانست پیامهای منفی(وجود مناسبات تقابلی) به همراه داشته باشد، به جای این کار، موافقتنامه نظامی مشورت دریایی را امضا کردند.
سپس چین در سال 2014، نظامنامه برخوردهای برنامهریزی نشده در دریا را پذیرفت.
میچیشیتا: به نظر میرسد افکار عمومی ژاپن تهدید امنیتی از ناحیه چین را جدیتر از تهدید شوروی در زمان جنگ سرد میگیرد. وجود اطلاعات گسترده دیداری از فعالیتهای چین در دریا و هوا در نزدیکی جزایر سنکادو، موجب شده تا مردم ژاپن تهدید چین را لمس کنند.
نقش تفنگداران دریایی آمریکا در آینده
سوآرتز: تفنگداران دریایی مهارت خوبی در عملیاتهای آبی – خاکی شامل حملات آب – خاکی دارند. آنها آماده واکنش به بحران یا حادثه در هر کجای جهان هستند. آنها همچنین قدرت هوایی خاص خود را دارند که با نیروی زمینی آنها هماهنگ هستند.
ژاپن: ماموریتها و چالشهای مشابه
میچی شیتا: نقش دفاعی ژاپن در درگیریها در آینده در منطقه اقیانوسیه بسیار شبیه درگیریهای زمان جنگ سرد خواهد بود. پایگاه آمریکا در ژاپن باتوجه به تقویت روزانه توان موشکی چین و کرهشمالی، بسیار آسیبپذیرشدهاست.
ژاپن به موازات اجرای ماموریتهای دفاعی با چالشهای مشابهی نیز مواجه خواهد شد. چین ممکن است تلاشهایی برای بیطرف ساختن ژاپن مثلا با گروگان گرفتن جمعیت اوکیناوا انجام دهد. ژاپن با چالشهای جدیدی نیز مواجه است که در سال 1990 بروز کرد.باتوجه به جمعیت پیر ژاپن، حفظ نیرو و پرسنل آسان نخواهد بود یعنی تعداد سربازان ذخیره کاهش قابل ملاحظهای داشته، ولی تعداد درجهداران افزایش یافته.
0 Comments