یک گام تا تشکیل کشور فلسطین ؟!
رضا مجیدزاده – پژوهشگر اقتصاد سیاسی توسعه
سران اتحادیه اروپا قصد داشتند تا آمریکا را در برجام حفظ کنند و کشورهای دیگری به سایر تصمیمهای غیرعقلانی احتمالی ترامپ در آینده فکر میکردند. هرچند که در زمان اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام نیز رفتارهای هیجانی در بازارهای ارز و طلا مشاهده شد، اما در حال حاضر با وجود فرارسیدن زمان اعمال دور دوم تحریمهای آمریکا، چنین رفتارهایی فروکش کرده و فضای نسبتاً باثبات، اما نیازمند مدیریتی بر اقتصاد و انتظارات حاکم است.
جنگهای اقتصادی-روانی
پس از برجام، انتظارات زیادی درباره پیامدهای آن ایجاد شده بود و به همین خاطر بود که آشکارسازی ترجیح ترامپ به خروج رسمی ایالاتمتحده از برجام، بروز التهابات اقتصادی را به دنبال داشت. البته این التهابات بهطور کامل از خروج آمریکا از برجام سرچشمه نگرفته بودند و بازیگران بینالمللی دیگری نیز نقش ایفا کردند. بااینحال، اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام، نیروی زیادی برای بروز التهاب وارد کرد و جنگ اقتصادی با یک جنگ روانی همراه شد که قصد داشت با تحریک انتظارات روانی در جهت بیثباتی بیشتر و احتمال فروپاشی کل نظام، بحرانهای اقتصادی را به سمت بحرانهای شدید اجتماعی و سیاسی و تنش داخلی هدایت کند.
آمریکا در طراحی این جنگ روانی روی ایجاد بنبست برای راهبرد حفظ برجام توسط اتحادیه اروپا حساب زیادی باز کرده بود و به همین دلیل روی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا (برگزیت) نیز مانور داد چون ضمن جنگ اقتصادی-روانی با ایران، جنگ تجاری با اتحادیه اروپا، چین و کشورهای آمریکای شمالی و مرکزی را شروع کرده بود. تهدید مشتریان نفت ایران به قطع رابطه بازرگانی با آنها و مجازات شرکتهای معاملهکننده با ایران نیز در همین راستا بود.
چیرگی در جنگ روانی
اما محاسبات آمریکا درباره ناتوانی ایران در مقابله با تحریمها و عدم همراهی اتحادیه اروپا برای حفظ برجام درست از آب در نیامد و بهطورکلی، پس از اعلام رسمی خروج ایالاتمتحده از برجام، دولت چهار راهبرد کلی را دنبال کرده است؛ شکایت به دادگاه لاهه درباره بدعهدی ایالاتمتحده، چانهزنی با اروپا برای حفظ برجام بهشرط تضمین منافع ایران ازجمله تعهد به خرید نفت و حفظ روابط تجاری، اعمال فشار روی ترامپ یا حتی استیضاح ترامپ بهواسطه استفاده از فضای مساعد برای جناح دموکرات و در نهایت، تقویت روابط با شرق آسیا.
این راهبردها در فضای جنگ تجاری آمریکا با شرکای تجاری برجسته خود، انزوای آمریکا و معرفی شدن آن بهمثابه یک بازیگر بدعهد را به دنبال داشته است. حتی دیدار نمایشی رئیسجمهور آمریکا با رهبر کره شمالی که سابقهای طولانی دارد و اغلب رهبران کره شمالی در هنگام فشارهای اقتصادی، روسای جمهور آمریکا را بهپای میز مذاکره کشاندهاند تا امتیاز لازم را بگیرند و هزینه حمله نظامی به کشور خود را بالا ببرند نیز کمکی به کاهش انزوا و بدنامی آمریکا در فضای جدید بینالمللی نکرده است.
این بدعهدی در کنار ملاحظه پایبندی ایران به برجام باعث شده تا ایران برای مقابله با تحریمها، فرصتهای پرشماری داشته باشد و حتی کشوری مانند ترکیه که درگذشته در قطب مقابل راهبردهای ایران قرار میگرفت، تصمیم به ادامه خرید نفت، پیمان پولی دوجانبه و سایر همکاریها بگیرد. افزون بر این، چین و هند نیز به خرید نفت ایران ادامه میدهند و دورنمای مدنظر آمریکا برای صفر کردن درآمد نفت ایران، محقق نشده است. این شرایط در کنار رسواییهای اخلاقی-مالی- انتخاباتی ترامپ باعث شده تا در داخل آمریکا نیز با یک جبهه مخالف حتی از درون جمهوریخواهان روبرو باشد.
هرچند که آمریکا بهواسطه موقعیت شرکتهای فراملیتی خود میتواند کشورهای مختلف را تحتفشار قرار دهد، اما راهکار ایران و اروپا برای سازوکار مالی و تجاری مبتنی بر یک سازوکار با مقصود خاص (SPV) و حضور فعالانه شرکتهای کوچک و متوسط مقیاس (SMEs) نشان داده است که دوران تکقطبی موقتی پس از فروپاشی شوروی سابق نیز پایانیافته و همواره میتوان برای روابط متقابل سالم اقتصادی و تجاری، راهکارهای نوینی ابداع کرد. این دستاوردها پیامد مثبتی برای انتظارات به همراه داشته و موجب شد تا پیش از شروع اجرای تحریمهای آمریکا، در عمل رفتار هیجانی در جامعه به وجود نیاید.
0 Comments