جدیدترین مطالب

رهایمان نکن آمریکا

رهایمان نکن آمریکا

بشیر اسماعیلی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: به نظر می‌رسد که آخرین تلاش‌های اسراییل برای نگاه داشتن بی قید و شرط غرب در کنار خود بی نتیجه خواهد ماند و دنیا آنقدر چالش جدید برای تمدن غربی به ارمغان آورده است که دیگر مثل مسأله اسراییل، نخستین اولویت غرب نخواهد بود‌.
Loading

أحدث المقالات

وزیر خارجه روسیه: مسکو از طریق کانال‌های دیپلماتیک به تل‌آویو اطلاع داده که تهران خواهان افزایش درگیری نیست

رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه درباره تنش‌های اخیر بین اسرائیل و ایران اظهار داشت: «مسکو از طریق کانال‌های دیپلماتیک به تل‌آویو اطلاع داده که تهران خواهان افزایش درگیری نیست».

Loading

تحلیلی بر نشست سه جانبه مسکو

۱۳۹۸/۰۴/۰۳ | موضوعات

شورای راهبردی آنلاین- رسانه ها:سه کشور روسیه، ترکیه و ایران در نشستی که به طور شتابزده در مسکو با محوریت تهیه نقشه راهی برای پایان سیاسی بحران در سوریه برگزار شد، هرکدام به دنبال تحقق اهدافی فراتر از بحران سوریه بودند که به روابط آنها با دولت بعدی آمریکا به ریاست دونالد ترامپ و سهم آنان در تحولات آینده منطقه مربوط می شود.

دوستان صمیمی یعنی روسیه و ترکیه و ایران برگزاری دیدار سه جانبه در مسکو را جلو انداختند و این نشست یک هفته زودتر از موعد مقرر یعنی بیستم دسامبر – به جای بیست و هفتم دسامبر – برگزار شد. بیانیه هشت ماده ای این نشست در واقع تفاوتی با اصول ثابت توافق شده بر سر آنها هنگام سخن گفتن از روند پایان دادن به جنگ در سوریه نداشت که شامل این موارد می شد: احترام گذاشتن به حاکمیت سرزمینی جمهوری عربی سوریه و استقلال و وحدت آن؛ تأکید بر ماهیت سکولار کشور سوریه؛ وجود نداشتن راه حل سیاسی برای بحران سوریه؛ تأکید بر اهمیت تمدید آتش بس و انتقال کمک های بشردوستانه؛ و آغاز روند سیاسی بر اساس قطعنامه شماره ٢٢۵۴ شورای امنیت سازمان ملل. بیانیه مسکو ٢٠١۶ تقریباً نسخه کپی شده از بیانیه وین ٢٠١۵ بود و شاید نکته جدید در آن، اشاره به «تعدد قومیت ها و ادیان» در سوریه و دعوت به برگزاری یک رشته دیدارها بین نمایندگان دولت و مخالفان سوری در «آستانه» پایتخت قزاقستان به منظور تسریع مذاکرات ژنو، و موافقت ضمنی روسیه با خودداری از توسعه فهرست سازمان های تروریستی است که اکنون به دو سازمان داعش و جبهه النصره محدود می شود. به احتمال زیاد اشتیاق این سه کشور برای برگزاری یک رشته دیدارها در مسکو ناشی از انگیزه هایی است که ممکن است با نبرد حلب و حتی جنگ سوریه فاصله زیادی داشته باشد.
– ترکیه:
با ترکیه آغاز می کنیم که این روزها نگاه ها به آن دوخته شده است. ترکیه با پیامدهای نبرد حلب چگونه کنار آمد؟ آیا شکست گروه های مسلح در حلب عامل تغییر موضع ترکیه و سوق یافتن آنکارا به سوی عملکردی عقلانی و همکاری با مسکو بوده است؟ یا این که گرایش آنکارا به همکاری با مسکو چند هفته پیش از آغاز نبرد حلب و توقف ارسال کمک های بیشتر برای گروه های مسلح – برعکس آنچه که اوایل تابستان امسال اتفاق افتاد – و حتی تشویق برخی از این گروه ها مثل «احرار الشام» به مذاکره با روس ها در ترکیه، مأموریت سیطره بر محله های شرق حلب را تسهیل کرد؟ برای هر یک از این دو دیدگاه متناقض دلایلی وجود دارد ولی ممکن است تفسیر سومی که تفسیر بهتری است وجود داشته باشد.
در بحبوحه انتقال قدرت بین دولت باراک اوباما که به «اردک لنگ» تبدیل شده است و قصد اتخاذ تصمیم نظامی بی سابقه ای را برای جلوگیری از سقوط مناطق شرق حلب نداشت، و دولت ترامپ که به طور قطع هنوز از ماهیت نقشی که ممکن است ایفای آن را از ترکیه بخواهد اطلاعی ندارد؛ آنکارا ترجیح داد که از میزان خسارت ها بکاهد و بیشترین میزان برگ برنده را جمع آوری کند. نکته ای که به تازگی چندان مورد توجه قرار نگرفت این است که آنکارا هر چند همواره گفته است مهم ترین نبرد این کشور در سوریه، نبرد حلب محسوب می شود ولی ترکیه بازنده اصلی نبرد حلب نبود. روابط آنکارا با مسکو – بر عکس روابط ترکیه با بسیاری از کشورهای غربی – آسیب ندید و ارتش این کشور بدون هیچ گونه اعتراض واقعی از سوی متحدان دمشق در حال پیشروی در شرق استان حلب است (آیا این بخشی از معامله بود یا موضوعی است که طرف های ذیربط ترجیح می دهند چشم خود را به روی آن ببندند؟ بعدها مشخص خواهد شد). مهم تر از همه این که آنکارا در مذاکرات مسکو حضور یافت تا در تهیه نقشه راه برای پایان دادن به جنگ سوریه مشارکت داشته باشد در حالی که آمریکایی ها و اروپایی ها و عرب ها در این نشست حضور نداشتند. عجیب نخواهد بود اگر به زودی بشنویم که آنکارا در راستای تغییر موضع واقعی کنونی خود، درباره سهم خود از پروژه های بازسازی سوریه گفتگو کرده است که ارزش کل آن بیش از دویست میلیارد دلار خواهد بود.
برگه های آنکارا در برابر رقبایش و حتی در مقابل متحدانش بهبود پیدا نکرده است. دولت اوباما از طریق اشاره به احتمال موافقت با متصل شدن دو بخش تحت کنترل کُردها در دو سوی رودخانه فرات، ترکیه را برای اعزام نیروهایش به داخل خاک سوریه به منظور مبارزه با گروه داعش زیر فشار قرار داد. آنکارا پس از مدت ها وقت کشی و تردید، با اعزام ارتش خود برای اشغال خاک سوریه موافقت کرد و جو بایدن معاون رئیس جمهور آمریکا در نخستین روز ورود نیروهای ترکیه به سوریه قول داد «نیروهای سوریه دموکراتیک» فوراً از منبج عقب نشینی خواهند کرد و به ساحل شرقی رودخانه فرات باز خواهند گشت. ولی بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه، این عقب نشینی صورت نگرفته است در حالی که نیروهای ترکیه به پیشروی در شمال سوریه ادامه
می دهند و درگیر رویارویی پرهزینه ای با داعش شده اند. آنکارا احساس می کند واشنگتن به گونه ای با آن برخورد کرده است که گویا ترکیه ابزاری است که از آن اطاعت محض انتظار می رود و منافع و نگرانی هایش مدنظر قرار نمی گیرد. از این رو آنکارا به برگه های جدیدی برای بهبود بخشیدن به شرایط روابط خود با واشنگتن و باقی ماندن به عنوان بازیگری مهم در مرحله بعدی جنگ سوریه نیاز دارد. آنکارا با نشستن پشت میز مذاکره با روس ها و
ایرانی ها، در وضعی ایده آل برای خارج شدن با کم ترین خسارت صرف نظر از مسیری که جنگ سوریه در آینده طی خواهد کرد، قرار گرفته است. اگر واشنگتن برای دستیابی به نوعی تفاهم پیشقدم شود، آنکارا به شکلی فعال در آن حضور خواهد داشت و اگر دولت ترامپ تصمیم بگیرد به روند مسلح کردن گروه های مسلح در سوریه سرعت ببخشد و از چراغ سبز اخیر کنگره به وزارت دفاع بهره برداری کند، باز هم آنکارا با قدرت حضور خواهد داشت زیرا ترکیه یکی از دو مسیر موجود برای انتقال سلاح به داخل سوریه محسوب می شود.
– روسیه:
به رغم همه سخنانی که درباره وجود افرادی مهم در دولت ترامپ – در رأس آنها شخص ترامپ – گفته می شود که به همکاری با مسکو و پرهیز از شیطان نمایی آن گرایش دارند، مسکو می داند که وارد شدن به ماه عسل جدید با واشنگتن، به صورت خودکار و آسان صورت نخواهد گرفت. انتقال از مرحله جنگ سرد جدید به مرحله آرامش ضرورتاً با در اختیار گرفتن مجموعه ای از برگه های تأثیرگذار امکان پذیر است. به عنوان مثال، وارد کردن ضربه ای شدید در میدان نبرد سوریه، برخی طرف ها را در واشنگتن به سوی ابراز تردید در خصوص امکان دوام آوردن گروه های مسلح سوق خواهد داد. همچنین، تأکید مسکو بر حرکت به سوی آتش بس و حل سیاسی نه نظامی، به واشنگتن اجازه می دهد آبروی خود را حفظ کند و چهره طرف شکست خورده در سوریه را نداشته باشد که همه گزینه‌هاش را از دست داده است. همزمان با همه این ها، مسکو به تأکید بر استمرار تلاش هایش برای توسعه
توانایی های نظامی‌اش، ادامه می دهد.
سخنان دو روز پیش رئیس جمهور روسیه درباره ضرورت تلاش برای توسعه قدرت هسته ای و موشکی روسیه و این که «روسیه قدرتمندتر از هرگونه متجاوز احتمالی است» و سخنان وزیر دفاع روسیه مبنی بر این که مسکو برای نخستین بار در تاریخ، سراسر مرزهای خود را زیر پوشش توان دفاع موشکی و سامانه هشدار سریع قرار داده است، با این هدف بیان شد که تأکید کند مسکو به رغم امیدوار بودن به بهبود روابطش با واشنگتن در دوره ریاست جمهوری ترامپ، در موضع ضعف قرار ندارد. انتقال از مرحله خصومت به مرحله آرامش صرفاً با بیان سخنان دلنشین امکان پذیر نیست بلکه چه بسا پیش از هرچیز، با تأکید کردن بر قدرت نظامی امکان پذیر است.
– ایران:
شاید تهران بیشترین عجله را برای برگزاری نشست سه جانبه مسکو داشت و جلو افتادن زمان برگزاری این نشست را ابتدا ایران اعلام کرد. مهم‌تر این که ایران احساس می کند سال های حضور ترامپ در کاخ سفید، سال های دشواری برای این کشور خواهد بود. از این رو تهران عجله داشت تا دستاوردها و جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند و شبکه روابط و ائتلاف های خود را گسترش دهد. ایران طی شش سال جنگ در سوریه توانست روابط مستحکم و باثبات خود را با ترکیه حفظ کند و در چند ماه اخیر هنگام پیشروی ارتش ترکیه و اشغال بخشی از خاک سوریه، موضعی بی طرفانه اتخاذ کرد. حفظ روابط باثبات با آنکارا اکنون بیش از هر زمانی برای ایران اهمیت دارد به ویژه که پیش بینی می شود ترامپ برای بسیج کردن همه متحدانش در منطقه در برابر ایران، تلاش کند. ترکیه که طی هشت سال حکومت اوباما توانست با برگه اسلام میانه رو بازی کند، ممکن است برای آن که نقش مهمی در سیاست آمریکا در منطقه داشته باشد، مجبور به همکاری با پروژه ضدایرانی دولت ترامپ شود. ایران با حفظ روابط خوب با آنکارا، از میزان تأثیر چنین سیاستی خواهد کاست.
همچنین ایران می داند که بهبود مجدد روابط آمریکا و روسیه ممکن است تأثیری منفی بر این کشور داشته باشد همان طور که در دوره قبلی (٢٠٠٩ تا ٢٠١١) اتفاق افتاد که طی آن واشنگتن به همکاری مسکو برای تصویب قطعنامه هایی علیه ایران در خصوص برنامه هسته ای این کشور و جلوگیری از اجرایی شدن قراردادهای تسلیحاتی روسیه با تهران نیاز پیدا کرد (در اینجا علت سال ها تأخیر در تحویل سامانه موشکی اس-٣٠٠ به ایران را یادآوری
می کنیم). از این رو ایران تلاش می کند روابط خود با روسیه را مستحکم و تا حد امکان عوامل بحران‌زا و ایجاد کننده اختلاف را کاهش دهد. در همین چارچوب به عنوان مثال بار دیگر از اجازه دادن به به مسکو برای استفاده از پایگاه هوایی همدان سخن به میان آمده است.
– پایان:
هر چند سه کشور در نشست اخیر خود در مسکو انگیزه هایی بسیار فراتر از جنگ سوریه داشتند ولی این نشست زیر چتر دستیابی به نقشه راه برای پایان دادن به جنگ سوریه برگزار شد. مسئله مطرح همین است و در این راستا پاسخ دادن به این پرسش ضروری است که: آیا نشست اخیر در عمل موجب تسریع در پایان جنگ در سوریه خواهد شد؟ بزرگترین مشکل در این زمینه، به احتمال عناصری هستند که در این نشست حضور نداشتند.
اروپایی ها از سناریوهای نزدیک شدن احتمالی آمریکا و روسیه به یکدیگر ناخرسند هستند. در این رابطه باید به اعلام مسئله اعزام مستشاران نظامی انگلیسی برای آموزش دادن مخالفان مسلح سوری اشاره کرد. چرا انگلیس تصمیم گرفت دیرهنگام حرکتی برضد روسیه انجام دهد؟ آیا این کشور با اعمال نفوذ بر دولت ترامپ و متقاعد کردن آن به مداخله بیشتر در عرصه سوریه، به دنبال مانع تراشی در روند نزدیک شدن آمریکا و روسیه به یکدیگر است که در درجه نخست بر امنیت اروپا تأثیر خواهد گذاشت؟ درباره سه کشور خلیجی عربستان سعودی، امارات و قطر چه می توان گفت؟ مقامات قطر از اظهار نظر درباره حلب دست برنداشته اند و به طور رسمی موضعی بسیار خصمانه اتخاذ کرده اند. آیا این موضع قطر ناشی از برداشت اشتباه دیگری است یا قطری ها امیدوارند بر محافل معینی در واشنگتن تأثیر بگذارند؟ درباره عربستان سعودی چه می توان گفت که بعد از توافق بر سر بهبود قیمت نفت و کاهش کسری بودجه از حدود ٩٠ میلیارد دلار در سال ٢٠١۶ به ۵٢ میلیارد دلار در قانون بودجه سال ٢٠١٧، خوش بینانه تر اقدام می کند؟ به روشنی می بینیم که چگونه عربستان از منابع خود برای فشار آوردن بر مصر استفاده می کند صرفاً به این علت که مصر وارد جنگ هایی نشد که عربستان به راه انداخته است. در چنین شرایطی آیا عربستان جنگ در منطقه را رها خواهد کرد؟ در واقع همه این پرسش ها در مقابل این پرسش مهم که «آیا همه سوری‌ها به راه حل سیاسی دل بسته اند؟» پرسش هایی فرعی محسوب می شوند.

منبع:اداره کل رسانه های خارجی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *