جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
نقش مبهم آمریکا در معادلات امنیتی خاورمیانه
زنگ خطر به صدا در آمده برای امنیت امارات به عنوان یکی از بزرگترین شرکای ایالات متحده و غرب در منطقه سبب شد که ژنرال مکنزی، فرمانده سنتکام ضمن دیدار از امارات، از ضرورت مقابله با حملات آینده مقاومت یمن و همکاریهای امنیتی میان دو کشور سخن بگوید.
امارات بخشی از ائتلاف تحت رهبری عربستان در جنگ یمن است و علیرغم کاهش تحرکات نظامی خود در یمن از سال 2019 میلادی، اخیرا بار دیگر به حمایت واضح و تمام و کمال از نیروهای نیابتی طرفدار عربستان پرداخته است.
از سوی دیگر همزمان با این فعل و انفعالات و افزایش تنشهای منطقهای، تلآویو نیز سعی کرده است، نسبت به یارکشیهای جدید جهت مقابله با ایران اقدام کند. اخیرا تال کالمن، مقام ارشد ارتش این رژیم نسبت به لزوم ایجاد اتحادی شبیه به ناتو در جهت مقابله با ایران هشدار داده است. نفتالی بنت، نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز ضمن دیدار از بحرین گفته است که دو طرف باید در برابر ایران مبارزه کنند.
در این میان، سوال قابل طرح این است که چگونه یک حمله به ابوظبی از سوی انصارالله، بهانهای شده تا ایالات متحده و متحدان منطقهایاش همزمان با مذاکرات هستهای، بار دیگر ایران را به عنوان محور تهدید علیه خود قرار دهند؟ این کشورها یعنی ایالات متحده، عربستان و همقطاران عرب و صهیونیستیشان چه راهبرد منطقهای را دنبال میکنند و براساس چنین راهبردهایی، چه نتیجهای را میتوان متصور بود؟
رقابت امنیتی: محور ناهماهنگ واشنگتن و متحدان منطقهای در برابر ایران
ایالات متحده آمریکا پس از تضعیف تدریجی چتر امنیتی خود در منطقه، درصدد ایجاد ثبات در یکی از مناطق نفوذ خویش (خاورمیانه) برآمده است. واشنگتن در بعد کلان، برنامه کاهش هزینهها و تمرکز بر دیگر مناطق راهبردی و سرنوشتساز در نظم جهانی را دنبال کرده و در منطقه خاورمیانه نیز مترصد بازگشت به راهبرد موازنه قوای منطقهای همزمان با حضور بازدارنده و موازنه بخش خود در زمان ضرورت است.
این کشور در راستای اجرای راهبرد خود در منطقه نخست باید از تغییر توازن در جنگ یمن به نفع انصارالله جلوگیری نماید. به طوریکه اطمینان حاصل کند عربستان و ائتلاف تحت رهبری آن بازنده جنگ یمن نخواهند بود. از طرفی مقابله و مهار ایران نیز یکی دیگر از برنامههای ایالات متحده است. مهاری که با توجه به عدم توانایی کشورهای منطقه جهت رویارویی با تهران بدون حضور و حمایت همه جانبه واشنگتن، امری حیاتی به نظر میرسد.
از دیدگاه ایالات متحده، ایران و نیروهای متحد آن در منطقه به مانند آنچه در دهههای پیش اتفاق میافتاد، دیگر صرفا مجهز به سلاحهای راکتی نیستند، بلکه همزمان با تبدیل آنان به قدرتهای دارای موشکهای بالستیک و پهپاد، موازنه قدرت به شکل واضح در منطقه تغییر یافته است.
نکته قابل تامل دیگر نیز عدم درک مشترک میان ایالات متحده و متحدان منطقهای آن یعنی رژیم صهیونیستی و عربستان نسبت به مسائل منطقهای است. رژیم صهیونیستی برنامه تنشزای خود را دنبال مینماید؛ برنامهای که با هدف جلوه دادن ایران به عنوان بزرگترین تهدید و نزدیک شدن به دیگر کشورهای منطقه جهت مقابله با تهران به عنوان یک تهدید مشترک است.
بر این اساس مقامات صهیونیستی از لزوم ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران میگویند. عربستان نیز سعی مینماید در هیچ زمین رقابتی، عرصه را برای یکهتازی ایران خالی نگذارد.
بدینترتیب، این چنین ماجراجوییهایی از سوی متحدان ایالات متحده در منطقه سبب شده است که این کشور نیز به شدت خود را درگیر رقابتهای افسارگسیختهای ببیند که دیگر به مانند آمریکای تازه نفس دهههای گذشته، توان پرداختن به تمامی آنها را نداشته باشد.
در رابطه با ایران نیز موضوع حائز اهمیت این است که رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی، امارات و بحرین در منطقه علیه ایران مبارزه میکنند؛ اما نه به صورت مستقیم، بلکه از طریق مقابله با نیروهای تحتحمایت این کشور که بخشی از قدرت بازدارندگی تهران محسوب میشوند. نوعی از بازدارندگی نامتقارن که برای ایران حداقل با لنز رئالیستی، عاملی امنیتزا تلقی شده و سبب تضعیف رقبایش میشود.
از طرف دیگر ایران از نظر مولفههای چندگانه قدرت نیز دست بالارا در برابر رژیمهایی نظیر رژیم صهیونیستی و عربستان در منطقه دارد. بدین سبب است که موضوع تشکیل اتحادی به مانند ناتو در برابر ایران، به همان اندازه ناتوی فعلی در برابر روسیه ناکارآمد خواهد بود، زیرا نقش تاثیرگذار این کشور در منطقه را نمیتوان نادیده گرفت.
نتیجهگیری
در رقابت منطقهای در خاورمیانه میتوان چنین استنباط نمود که با تضعیف تدریجی توان مبارزه (به مانند ناکارآمدی سیستمهای پدافندی THAAD و پاتریوت PAC-3 در برابر حملات ارتش یمن به ابوظبی)، این کشورها نیز به دنبال تقویت بازدارندگی علیه ایران ازطریق دخالت ایالات متحده خواهند بود. بدین ترتیب حضور ایالات متحده در منطقه به شدت بر معادلات امنیتی تاثیرگذار است.
به همین دلیل است که از یک سو ایران به دنبال خروج آمریکا از منطقه و از سوی دیگر کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی به دنبال کشاندن مجدد پای آن به موضوعات امنیتی خاورمیانه هستند. جبر امنیتی منطقه بهواسطه اقدامات تنشزای برخی از بازیگران آن، از ایالات متحده میخواهد همچنان به خاورمیانه دل ببندد؛ در حالیکه چالش چین برای نظم بینالملل مطبوع ایالات متحده و تلاش واشنگتن برای مهار پکن نشان میدهد که این کشور دلمشغول منطقهی دیگری است.
0 Comments