جدیدترین مطالب
یک گام تا تشکیل کشور فلسطین ؟!
أحدث المقالات
لفاظیهای جنگ سردی آمریکا علیه چین و روسیه و پیامدهای آن
دیاکو حسینی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به تهدیدات و مناقشات لفظی میان آمریکا با چین و روسیه و همچنین اعمال تحریمهای جدید واشنگتن علیه این دو کشور اظهار داشت: سیاستی که در دوره اوباما اجرایی شد، در شرایط کنونی تقریبا شکل نهایی به خود گرفته و اکنون چین و روسیه، به عنوان دو قدرت چالشگر آمریکا در نظم بینالمللی، به رسمیت شناخته شدهاند و ویژگیهای مشترکی مانند اقتدارگرایی و تلاش برای واژگون کردن نظم موجود بینالمللی به رهبری آمریکا دارند.
وی با اشاره به افزایش تنش میان آمریکا با روسیه و چین در اروپای شرقی و دریای جنوبی چین افزود: روسیه چالشگر منطقهای برای آمریکا است؛ هرچند وجود تسلیحات هستهای و برخورداری آمریکا از یک ارتش نسبتا قدرتمند در اروپا، ابعاد گستردهتری به آن میدهد؛ اما چین چالشی جهانی برای آمریکا محسوب میشود که نقطه شروع آن به لحاظ استراتژیک در دریای چین جنوبی است.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه آمریکا پکن را تنها رقیبی میداند که میتواند تمامی ابزارهای قدرت اقتصادی، سیاسی، نظامی و فناوری را با هم ترکیب و چالشی پایدار برای نظام بینالمللی موجود ایجاد کند، ادامه داد: چالش آمریکا با چین به این منطقه هم محدود نمیشود؛ چرا که اکنون این کشور به دلیل نوسازی تسلیحات هستهای، تقویت ناوگان دریایی، فناوریهای نوین و فناوریهای سایبری و حضور در فضا به سرعت در حال پیشرفت است و در برخی از حوزهها ممکن است در آینده بسیار نزدیک از آمریکا سبقت بگیرد.
حسینی با بیان اینکه رقابتی که میان آمریکا با روسیه و چین وجود دارد، ابعاد نظم آیندهای را که دنیا و این کشور با آن مواجه خواهد بود، شکل خواهد داد، به تاکیدات روسیه و چین در خصوص ضرورت توجه به چندجانبهگرایی در نظم نوین جهانی اشاره کرد و گفت: باید تفاوت اصولی چندجانبهگرایی و جهان چند قطبی را درک کنیم. جهانی ممکن است تک قطبی باشد، اما چندجانبهگرایی در آن به عنوان اصل حاکم پذیرفته شده باشد. ضمن اینکه ممکن است جهانی چند قطبی وجود داشته باشد، اما نظم حاکم بر آن یکجانبهگرایی باشد.
وی اضافه کرد: آنچه امروز به عنوان نظم و ساختار شکلگیری تدریجی جهانی مطرح است، جهان چندقطبی است که روسیه، چین و آمریکا و در درجهای پایینتر و با احتمالی کمتر اتحادیه اروپا در آن بازیگری کنند. از نگاه چین و روسیه نظم ایدهآل بینالمللی مبتنی بر جهانی چندقطبی است، به نحوی که چین و روسیه همتراز با ایالات متحده تعریف شوند، اما آمریکا تلاش فراوانی داشته که مانع از تحقق آن شود.
پذیرش پایان رهبری آمریکا در جهانی تک قطبی
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه در دوره اوباما تلویحی و در دوره ترامپ به صراحت پذیرفته شد که دوره جهان تک قطبی به رهبری آمریکا به پایان خود رسیده و این کشور باید خود را برای مسائلی نوپدید آماده کند، توضیح داد: در این دورهها، دو دیدگاه جدید در آمریکا ایجاد شد. در دیدگاه اول؛ آمریکا باید تلاش کند ظهور جهان چندقطبی را به عقب بیندازد و از شکلگیری این قطبهای جدید که میتوانند چالش آن و متحدانش باشد جلوگیری کند. این راه حل در دوره ترامپ با جدیت پیگیری شد و این چالشگران یا قطبهای جدید قدرت به عنوان دشمنان آمریکا مورد شناسایی قرار گرفتند.
حسینی ادامه داد: نگاه دوم که در دوره اوباما شاهد آن بودیم و به نظر میرسد در دولت بایدن هم از سرگرفته شده، مبتنی بر این نظر است که آمریکا باید خود را با جهان جدید سازگار کند، محدودیتهای قدرت خود را بشناسد و تلاش کند تا جایی که ممکن است در این ساختار جدید منافع خود را تامین نماید و در عین حال همچنان رهبری کشورهای غربی و دموکراسیها را برعهده داشته باشد.
تسلط بر تایوان و اوکراین؛ نقطه عطف قدرت چین و روسیه
وی ضمن اشاره به پیامدهای لفاظیهای جنگ سردی آمریکا علیه روسیه و چین؛ از جمله تغییر تمرکز جغرافیایی در سیاست خارجی آمریکا، افزایش توجه به آسیاپاسیفیک و تشدید رقابت قدرتهای منطقهای در خاورمیانه، تصریح کرد: آمریکا به خوبی درک کرده که بازیابی حوزه نفوذ سابق روسیه به عنوان قدرت بزرگ اوراسیایی در نهایت زمانی به اوج و نقطه عطف خود خواهد رسید که اوکراین تحت تسلط روسیه درآید. در خصوص چین نیز، اوج حرکت به سمت تبدیل شدن به هژمون منطقهای زمانی آغاز خواهد شد که تایوان تحت کنترل چین درآید.
این کارشناس مسائل بینالملل، گفت: با این تحلیل آمریکا تمام تلاش خود را بر این قرار داده که مانع از پیروزی چین و روسیه در خصوص تایوان و اوکراین شود. در واقع در شرایط فعلی به نظر میرسد دولت بایدن تلاش میکند وضعیت موجود را با کمترین هزینه، در اوکراین و تایوان، بدون اینکه بخواهد با روسیه و چین وارد چالشی شود که ممکن است ابعاد ناشناختهای داشته باشد، حفظ کند.
جنگ سرد کم شدت میان آمریکا با روسیه و چین
حسینی تاکید کرد: در شرایط کنونی، میان چین و آمریکا و به میزان کمتر میان روسیه و آمریکا، شاهد جنگ سرد کم شدت هستیم. این جنگ مدتهاست که شروع شده و به نظر میرسد در آینده هم همچنان ادامه خواهد داشت. آنها هیچ اشتیاق و منافعی به شدت دادن به این جنگ ندارند؛ چرا که میتواند منافع اقتصادی آنها را تهدید کند و ابعاد آن نیز مطلقاً ایدئولوژیک نیست که باعث شود اشتیاق به آن را کاهش دهد.
وی ادامه داد: به رغم تنشهای دورهای میان این کشورها، همچنان علاقه به حل و فصل این اختلافات وجود دارد و تلاش میکنند از طریق دیپلماسی و توافقات این چالشها را حل و فصل کنند و وارد بعد نظامی نشوند. البته در عین حال همیشه این احتمال وجود دارد که اختلافات کم شدت و کشمکشهای لفظی به واسطه اشتباهات محاسباتی و دست کم گرفتن اراده طرف مقابل در دفاع از وضع موجود منجر به تشدید رقابتها و برخوردهای نظامی شود.
0 Comments