جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
دلایل تغییر رویکرد عربستان در قبال سوریه
داود احمدزاده در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی اظهار داشت: «سوریه برای کشورهای منطقه به ویژه برای عربستان سعودی که یکی از کنشگران اصلی به شمار میرود همواره دارای اهمیت خاصی بوده است. بنابراین بعد از آشوبهای سیاسی در سوریه و وقوع جنگ داخلی، دولتمردان سعودی در قامت یک حامی و حتی پدرخوانده گروههای تکفیری و تروریستی عمل کردند.»
احمدزاده با اشاره به اینکه میتوان گفت که محور عربی به همراه محور غربی- عبری نقش اصلی را در طولانی شدن بحران سیاسی سوریه و تداوم منازعه برعهده داشتند، افزود: «در عین حال رویکرد رقابتی عربستان با ایران در سوریه به عنوان یکی از حوزههای پرتنشی بود که هم بر روابط تهران-ریاض و هم بر منطقه اثرگذار بود.»
وی در این خصوص توضیح داد: «در حالی که ایران تلاش داشت از طریق حمایت سیاسی و نظامی مشروع خود مانع از فروپاشی ساختار سیاسی سوریه شود، عربستان سعودی برای سرنگونی شخص بشار اسد به هر اقدامی روی آورد.»
به گفته این کارشناس، ناکامی عربستان سعودی و شخص محمدبنسلمان در پیشبرد اهداف جنگطلبانه در منطقه به ویژه در سوریه و تثبیت ثبات سیاسی در آن کشور به دلیل همکاری ایران و روسیه و نیز نشستهای سیاسی در آستانه قزاقستان منجر به تضعیف هرچه بیشتر موقعیت عربستان در منطقه به ویژه در سوریه گردید.
این کارشناس تاکید کرد: «در چنین شرایطی با کنار رفتن دونالد ترامپ در آمریکا و روی کار آمدن جو بایدن، شاهد برخی از تغییر و تحولات در منطقه خاورمیانه بویژه غرب آسیا هستیم. »
به گفته احمدزاده، این ناکامی بزرگ یعنی شکاف در مثلث شوم شکل گرفته قبلی بین بنیامین نتانیاهو، رهبر افراطی صهیونیستی و محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی و دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا موجب شده است که رهبران عربستان به دنبال تغییر رویکردهای منطقهای خود به ویژه در حوزههای پرآشوب مانند سوریه و یمن برآیند. در عین حال در هفتههای اخیر شاهد بودیم که بن سلمان در مصاحبه با رسانههای عمومی علنا حرف از آشتی با ایران و گفتگوهای جدی با آن میزند.
این کارشناس تاکید کرد: «هرگونه امکان گفتگو و مصالحه بین ایران و عربستان سعودی میتواند بر کاهش تنشها و منازعات در منطقه بویژه در سوریه نیز تاثیرگذار باشد. »
احمدزاده با اشاره به اینکه حوزه حیاتی و استراتژیک برای سعودیها کشور یمن است، گفت: «شاید در گفتگوهای اخیر بین تهران و ریاض این معادله چند مجهولی منطقهای یعنی رفع محاصره و آتشبس همزمان در یمن و کاهش تنش و برقراری ثبات سیاسی در سوریه با مشارکت قدرتهای منطقهای به ویژه ایران و عربستان در اولویت مذاکرات بوده باشد.»
به گفته احمدزاده یکی دیگر از مسائلی که برای عربستان در این مقطع در خصوص سوریه اهمیت دارد بحث مشارکت در بازسازی این کشور است. وی در این رابطه توضیح داد: «با توجه به آسیبهای اقتصادی و لزوم بازسازی مجدد شریانهای حیاتی سوریه در فضای پس از جنگ، نیاز به سرمایهگذاری و منابع مالی حائز اهمیت است. بنابراین سعودیها درصدد تدارک بهبود روابط در مذاکره با نظام سیاسی سوریه برای اعاده مجدد حیثیت خود در منطقه و مشارکت اقتصادی در بازسازی این کشور برآمدهاند.»
کارشناس مسائل خاورمیانه با بیان این موضوع که اگرچه این اهرم قدرت میتواند یکی از منابع نفوذ سیاسی سعودیها در آینده ساختار سیاسی سوریه قلمداد گردد، افزود: «با این وجود شاید دولت بشار اسد، در صورت احساس اطمینان از عدم دخالتهای نظامی و سیاسی عربستان سعودی و همپیمانان این کشور نسبت به مساعدت و سرمایهگذاری این کشورها روی خوش نشان دهد.»
در نهایت احمدزاده در تحلیل نهایی خود گفت: «با توجه به رویکرد دولت آمریکا مبنی بر کاهش تنازعات منطقهای و نیز خروج نیروهای نظامی آن از غرب آسیا و تمرکز بیشتر بر مسائل حوزه شرق آسیا و زورآزمایی سیاسی و نظامی با چین و روسیه به نظر میرسد که با ادامه همین روند و در صورت مذاکرات چندجانبه میان قدرتهای دخیل در مسائل منطقه بویژه ایران، عربستان و ترکیه به عنوان اعضای اصلی قدرت در خاورمیانه جدید، ما شاهد کاهش تنشها و آغاز معادلات جدید قدرت در منطقه باشیم. البته در شرایط موجود کاهش تنش تنها شامل ایران و عربستان نمیشود بلکه ترکیه نیز با تجدیدنظر در سیاستهای قبلی، روند مذاکره و سازش با رقبای قبلی خود به ویژه عربستان و مصر را آغاز کرده است. »
وی تاکید کرد: «اگرچه سیال بودن قدرت در منطقه و روند تحولات آتی در حوزه میدانی گویای این مطلب است که نمیتوان تصویر دقیق و روشنی از تحولات پیشرو ترسیم کرد با این وجود میتوان گفت که شرایط موجود در منطقه، دشمنان و رقبای دیروز را وادار ساخته است که برای کاهش تنشها و حفظ موقعیت نسبی خود در مناطق بحرانی دست به ابتکار عمل جدیدی بزنند که همان مذاکرات است.»
0 Comments