أحدث المقالات
چشمانداز روابط چین با اروپا و ناتو
در سالهای اخیر قدرتیابی چین و نحوه واکنش مشترک به نفوذ فزاینده این کشور در حوزههای اقتصادی، نظامی و فناوری به چالش جدید دو سوی آتلانتیک تبدیل شده است. بهعنوان نمونه، در راهبرد امنیت ملی دولت اوباما در سال 2015، از یک رابطه سازنده با چین صحبت به میان آمده و همکاری دو کشور بیسابقه تلقی شده بود، اما در راهبرد امنیت ملی ترامپ در سال 2017 چین یک رقیب و قدرت تجدیدنظرطلب معرفیشده است که درصدد تضعیف امنیت و شکوفایی آمریکا است. این امر نشان از تغییر نگاه در درون آمریکا است. افکار عمومی نیز همسو با نگاه سیاستمداران است. در نظرسنجی اکتبر 2020 شورای امور جهانی شیکاگو، برای نخستین بار پس از سال 2006، اکثریت شهروندان خواستار اتخاذ سیاستهایی برای مهار قدرتیابی چین و -نه تعامل و همکاری با چین- شده بودند. در دورنمای راهبردی اتحادیه اروپا در سال 2019 در حوزه روابط اروپا با چین نیز به این موضوع اشارهشده است که چین یک رقیب اقتصادی و یک رقیب سیستمی است، البته این موضع از موضع آمریکا نرمتر است.
چالشهای چین برای کشورهای عضو ناتو
اقتصاد 14 تریلیون دلاری چین بهزودی از اقتصاد آمریکا فراتر میرود. چین میتواند شرکت و کشورهایی را که از سیاستهای پکن انتقاد میکند، تحریم کند، از ابزارهای پولی بر ضد کشورهای ضعیف استفاده میکند و در سرتاسر جهان اقدام به خرید زیرساختهای حیاتی ازجمله خرید بندرها در اروپا کرده است. این امر موجب نگرانی رهبران ناتو شده است؛ زیرا به هنگام بروز بحران، ناتو نمیتواند از این زیرساختها استفاده کند. مهمترین چالشهای چین برای کشورهای عضو ناتو را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
- چین چالشی جدی برای غرب در حوزه فناوری است، کنشگری پیشرو در حوزه ارتباطات 5G، هوش مصنوعی، سلاحهای هایپرسونیک و محاسبات کوانتومی است؛
- جاسوسی سایبری چین و یا انتشار اطلاعات نادرست و جعلی هم تهدیدی برای دولتهای ناتو به شمار میرود؛
- ارتش چین پیشران اصلی برتری فناوری چین است و ارتش آن درحالتوسعه توانمندیهای نظامی و البته اعمال قدرت در مناطق مختلف است. چین به دنبال ساخت ارتشی قدرتمند برای محافظت از منافع جهانی خود است و تلاش میکند تا سال 2049 به قدرت برتر جهانی تبدیل شود؛
- چین در حال تبدیلشدن به محور اقتصادی جهانی است و در حال نوسازی نیروهای مسلح خود است؛
- حضور چین در آفریقا و جنوب آسیا و نفوذ در حوزه فضا و فضای سایبری تهدیدی جدی برای منافع غرب به شمار میرود؛
- نحوه فعالیت شرکت هوآوی در کشورهای عضو ناتو و یا ملحق شدن ایتالیا به طرح «یک کمربند یک جاده» از چالشهای دیگر پیش روی غرب است؛
- رویکرد تهاجمی چین در دریای چین جنوبی، برنامه اتمی پکن و افزایش تلاشهای چین برای سرمایهگذاری در زیرساختهای اروپایی. ازنظر رهبران ناتو این اقدامهای چین پیامدهای امنیتی برای نظم و امنیت جهانی دارد؛ و
- همکاریهای نظامی چین با روسیه در حال گسترش است.
ناتو و چالش چین
اعضای ناتو در نشست دسامبر 2019 در لندن برای نخستین بار به مقابله بانفوذ فزاینده و سیاستهای تهاجمی چین متعهد شدند. ینس استولتنبرگ دبیر کل ناتو در این اجلاس خواستار واکنش دستهجمعی به ظهور چین بهعنوان قدرت جهانی شد و اعلام کرد ناتو باید متوجه باشد که چین به ناتو نزدیک شده است. هرچند وی اعلام کرد این امر به معنای سوق دادن ناتو به دریای چین جنوبی نیست، بلکه این موضوع مهم است که چین در شمالگان و آفریقا به ناتو نزدیک شده است و در زیرساختهای اروپا سرمایهگذاری گستردهای کرده است. رهبران ناتو در بیانیه پایانی اجلاس لندن اعلام کردند چین به یک تمرکز راهبردی جدید برای ناتو تبدیل شده است. همچنین دبیر کل موظف به انجام تهیه گزارشی درباره فلسفه وجودی ناتو شد. استولتنبرگ آوریل 2020 یک کارگروه را مأمور تهیه گزارش در مورد آینده ناتو کرد که گزارش این کارگروه نوامبر 2020 با عنوان «ناتو 2030» منتشر شد. در این گزارش آمده است: «چین یک رقیب تمام عیار سیستماتیک است و دیگر فقط یک بازیگر اقتصادی یا یک کنشگر امنیتیِ صرف در آسیا نیست. قدرت چین و توانمندیهای آن و گستره جهانی چالش این کشور برای جوامع دموکراتیک، جدی است بهویژه اینکه چین در راستای اقتدارگرایی بیشتر و جاهطلبی سرزمینی گام برمیدارد. برخلاف روسیه که یک تهدید نزدیک و فوری برای امنیت اروپا است، چین در بلندمدت میتواند امنیت فرا آتلانتیک را به چالش بکشد». این گزارش از ناتو میخواهد منافع سیاسی و اقدامهای بیشتری را صرف چالشهای امنیتی چین کند و سرمایهگذاری بیشتری در حوزه توانمندیهای ناتو برای پایش و دفاع در برابر فعالیتهای چین انجام دهد تا بتواند از متحدان خود در برابر چین دفاع کند.
چالشهای سازمان ناتو برای اتخاذ یک راهبرد منسجم
یکی از چالشهای مهم سازمان ناتو، منسجم ساختن مواضع متفاوت سی دولت عضو ناتو و ارزیابی واحد از شرایط موجود است. هرچند ذهنیت رهبران اروپا بهطور قابلتوجهی تغییر کرده است و نسبت به چالش چین آگاه شدهاند و به نظر میرسد یک پندار مشترک از تهدید چین شکلگرفته است. بهعنوانمثال، هایکو ماس وزیر خارجه آلمان آوریل 2019 اعلام کرد «چین تقریباً در تمام حوزهها به یک چالش تبدیلشده است و باید فهم بهتری از پیامدهای آن بر ناتو داشت». در حقیقت، در شرایط کنونی میان متحدان آمریکا درباره چگونگی تعامل با چین اتفاقنظر وجود ندارد. دوم، اعضای ناتو در خصوص مسائل مرتبط با حقوق بشر، هنگکنگ و تایوان یا نظامی شدنی دریای چین جنوبی اتفاقنظر ندارند. بهعنوان نمونه، سفیر آلمان در سازمان ملل 6 اکتبر 2020 بیانیهای را در انتقاد از موارد نقض حقوق بشر در چین صادر کرد. اگرچه 23 عضو از 30 عضو ناتو آن را امضا کردند، اما ترکیه، رومانی، مجارستان و چک آن را امضا نکردند و یا کره جنوبی و تایلند سکوت در پیش گرفتند. سوم، وابستگی اقتصادی کشورهای اروپایی هم تا حدی واکنش به چین را محدود کرده است و البته این وابستگی در سالهای پیش رو بیشتر نیز خواهد شد. بهعنوانمثال، چین و اتحادیه اروپا دسامبر 2020 توافقنامه جامع سرمایهگذاری را تصویب کردند، آنهم درحالیکه بایدن در انتخابات آمریکا به پیروزی رسیده بود. چهارم، در همه کشورهای عضو ناتو افکار عمومی نسبت به چین منفی نیست. بهعنوان نمونه، در ایتالیا و لهستان نگاه مثبتی به چین وجود دارد. پنجم، کرونا هم تأثیر منفی بر بودجههای دفاعی و هزینههای دولتی داشته است و ازاینرو امکان سرمایهگذاری بیشتر در حوزه دفاعی وجود ندارد؛ و درنهایت، درباره نحوه انتقاد از چین و چگونگی حفظ همکاریهای تجاری با این کشور اجماع وجود ندارد.
جمعبندی
اگرچه ناتو در ده سال گذشته از زمان کافی برای چگونگی تعامل با چین برخوردار بوده است، اما بیشتر به دنبال مهار روسیه و اقدامهای آن در اوکراین و کریمه بود و گویا به خوابی راهبردی در قبال بلندپروازیهای فزاینده چین فرورفته بود؛ اما میتوان گفت واکنش ناتو به قدرتیابی چین یک رویکرد دوگانه دفاع – بازدارندگی و گفتگو- همکاری خواهد بود. البته هیچ نشانهای وجود ندارد که چین به دنبال رویارویی با اعضای ناتو یا تهدید آنها با سلاحهای هستهای یا متعارف باشد. چین برخلاف روسیه به دنبال استفاده از نیروی نظامی برای تغییر مرزهای اروپا نیست. ناتو با توجه به نوسازی توانمندیهای دریایی چین، راهبرد دریایی خود را بهروزرسانی خواهد کرد. ناتو همچنین بر چین برای پیروی از قواعد و هنجارهای بینالمللی بهویژه رعایت مفاد کنوانسیون حقوق دریاها و توافقهای کنترل تسلیحات، شفاف کردن وضعیت سلاحهای اتمی و متعارف، فعالیتها و اهداف نظامی و بودجه دفاعی خود فشار وارد خواهد کرد. افزون بر این، ناتو همچنین به دنبال یک همکاری کاربردی و انجام گفتگوهای ساختارمند با چین خواهد بود. ناتو خواهان شنیدن دیدگاه چین در مورد بازدارندگی اتمی و خلع سلاح، وضعیت کره شمالی، هنجارهای سایبری و امنیت دریایی خواهد بود. وضعیت ناتو در افغانستان، امنیت انرژی و مقابله با تروریسم هم از موضوعهای موردعلاقه چین است. این احتمال وجود دارد که ناتو و چین در مورد تدابیر اعتماد ساز در حوزههای موردعلاقه دو طرف به توافق برسند. در پایان، میتوان گفت چین در میانمدت و بلندمدت شریکی نخواهد بود که ناتو بتواند به سهولت با آن تعامل کند؛ زیرا پکن ایدههای غرب در مورد دموکراسی، حقوق بشر و موضوعهای مرتبط با شرق آسیا همراه نیست.
0 Comments