جدیدترین مطالب

حمله شدید هوایی رژیم صهیونیستی به حلب سوریه

منابع سوری اعلام کردند مواضع و انبار‌های تسلیحاتی در نزدیکی فرودگاه حلب، کارخانه‌های وزارت دفاع سوریه در مناطق السفیره و کفرجوم در غرب حلب و چندین نقطه دیگر هدف ۱۵ حمله هوایی قرار گرفته است.

اشتباه محاسبات در روابط با همسایگان را جدی بگیریم

اشتباه محاسبات در روابط با همسایگان را جدی بگیریم

حسام الدین حجت زاده در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: رصد و ارزیابی سیر تحولات ماه های اخیر در روابط تهران با سایر کشورها و به ویژه همسایگان، گویای سرعت گرفتن روند قهقرایی در روابط خارجی کشورمان است. این یادداشت ناظر بر بررسی و تحلیل رفتارهای آن دسته از سیاست زدگان غیرمتخصصی است که بی توجه به شعارهای دولت های جمهوری اسلامی ایران طی چهار دهه گذشته همواره بدون برخورداری از دانش سیاسی در حوزه روابط خارجی کشور دخالت کرده و پیامدهای ناخوشایند و پرهزینه ای را به طور مشخص از ناحیه دو کشور پاکستان و افغانستان به مردم، کشور و نظام تحمیل کرده اند. 

ملت یمن علی رغم همه فشارها همچنان حامی فلسطین است

سید عبدالملک بدرالدین دبیرکل جنبش انصارالله یمن در سخنرانی خود با تاکید بر اینکه موضوع جنایت صهیونیست ها در غزه ننگی بر همه انسان هاست گفت : ملت یمن با وجود تمام فشارها تغییری در موضع اش در قبال فلسطین نداشته است . 

Loading

أحدث المقالات

سنتکام: ۴ پهپاد انصارالله را سرنگون کردیم

سازمان سنتکام در حساب کاربری خود در پلتفرم «ایکس» مدعی شد که ارتش آمریکا توانسته چهار فروند پهپادی را که انصارالله به پرواز درآورده، هدف قرار داده و سرنگون کند.

Loading

نقش کلیدی همسایگان افغانستان در پیشبرد گفتگوهای درون افغان

۱۳۹۹/۰۴/۲۱ | دسته بندی نشده

شورای راهبردی آنلاین – رصد: همه‌گیری کووید-19 به بلاتکلیفی فزاینده در سطح جهانی و منطقه‌ای دامن زده است. آمریکا به‌طوری غیرمنتظره و به‌شدت تحت تأثیر قرارگرفته و اکنون با بحران داخلی جدی نیز مواجه است. این امر ممکن است باعث شک و تردید نخبگان سیاسی به سیاست‌های خارجی و داخلی واشنگتن شود.

میخائیل کونارسکی در یادداشتی که وب‌سایت شورای امور بین‌الملل روسیه آن را منتشر کرد؛ نوشت: ترامپ در تلاش برای افزایش شانس خود در انتخابات نوامبر، از یک برنامه تحول اجتماعی خبر داده است. وی اخیراً در سخنرانی برای فارغ‌التحصیلان «آکادمی نظامی وست پوینت» به‌طور غیرمنتظره‌ای اعلام کرد که ارتش آمریکا «دیگر به بازسازی دیگر کشورها و حل مشکلات ملت‌های دیگر نمی‌پردازد». اهمیت این اظهارات از آن روست که رهبران آمریکا معمولاً از این موقعیت‌ها برای ترسیم آشکار مواضع سیاست خارجی و نظامی آمریکا استفاده می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، دکترین شرق آسیا (موسوم به AfPac) توسط باراک اوباما طی یک سخنرانی در وست پوینت در سال 2008 مطرح شد که مهم‌ترین اهداف آن، خروج نیروهای آمریکا به‌صورت مرحله‌ای از افغانستان و تغییر تمرکز سیاست آمریکا در این منطقه به حل‌وفصل تنش دیرینه بین مقامات دولت مرکزی در کابل و جنبش طالبان بود. بااین‌حال، واشنگتن در دوره اوباما به هیچ‌کدام از این اهداف دست نیافت.

مسئله افغانستان به دردسری برای دونالد ترامپ تبدیل شده است. وی هنگامی‌که به قدرت رسید، قول داد تا بدون آسیب به رژیم طرفدار آمریکا در کابل، به ماجراجویی آمریکا در افغانستان پایان دهد؛ اما قبل از پیشرفت واقعی در این مسیر، آمریکا باید ابتدا به مذاکراتی دشوار با طالبان می‌پرداخت که در پاییز 2018 آغاز و موجب ناراحتی دولت مرکزی افغانستان شد.

طالبان ابتدا بر خروج بی‌قیدوشرط آمریکا از افغانستان اصرار کرده و حاضر به گفتگو با دولت افغانستان نبودند، اما پس از 18 ماه تلاش دیپلماتیک زلمای خلیل زاد، نماینده ویژه آمریکا در صلح افغانستان، طرفین بالاخره در فوریه 2020 به توافق رسیده و سند مشترکی امضاء کردند مبنی بر اینکه طالبان در ازای خروج نیروهای آمریکا، با کابل در مورد تقسیم قدرت به گفتگو بنشیند و همه روابط خود با تشکیلات تروریستی القاعده را قطع کند.

اگرچه ترامپ در وست پوینت آشکارا به افغانستان اشاره نکرد، اما همه به‌منظور وی پی بردند؛ اما تحقق این امر تنها باگذشت زمان مشخص خواهد شد. در حال حاضر، موضوع نگران‌کننده برای آمریکا این است که هیچ اقدام واقعی در فرایند گفتگوهای درون افغان به چشم نمی‌خورد. با توجه به درخواست مشترک نمایندگان ویژه روسیه، چین، ایران و پاکستان برای خروج مسئولانه نیروهای خارجی از افغانستان و تضمین گذار نرم، نگرانی آمریکا به‌جاست. مقامات هر دو کشور آمریکا و افغانستان تصریح کرده‌اند که آن‌ها برای آغاز گفتگوهای درون افغان آماده‌اند و این گفتگوها می‌تواند به‌زودی شروع شود. درواقع، بحث‌ها در مورد مقررات این دیدار و تشکیل بدنه کاری و اجرایی آن‌هم اکنون در کابل جریان دارد.

در بحبوحه همه این‌ها، تقریباً هیچ‌کس از محتوای اصلی این مذاکرات چیزی نگفته است. این گفتگوها نباید با بحث حول تقسیم قدرت آغاز شود بلکه، باید به شالوده‌های اصلی سیاسی، ایدئولوژیکی و اقتصادی ساختار قدرت آتی در افغانستان بپردازد. در حال حاضر، کابل و طالبان درباره این مسائل، دیدگاه‌های شدیداً متناقضی دارند. به‌عنوان‌مثال، دولت مرکزی خواهان دولتی جمهوری بر اساس اصول اسلام میانه‌رو و احترام به سند بنیادین حقوق مدرن بین‌المللی است. از سوی دیگر، طالبان همچنان بر ایجاد امارت اسلامی بنیادگرا تأکید می‌کنند درحالی‌که عمده بازیگران خارجی اظهار کرده‌اند که ادعای طالبان برای حکمرانی بر افغانستان غیرقابل‌پذیرش است. بدین ترتیب به نظر می‌رسد که دست‌یابی به توافق در مورد ساختار دولتی آتی افغانستان مستلزم آن است که هر دو طرف امتیازاتی را واگذار کنند.

جامعه بین‌المللی و منطقه‌ای می‌تواند و باید نقش بزرگی در این فرایند ایفا کند. در اینجا منظور ما کشورهای مجاور افغانستان و همچنین اتحادیه اروپاست. همه این کشورها طی سال‌ها به رویدادهای افغانستان از نزدیک چشم دوخته‌اند و اکنون باید با احترام بی‌قیدوشرط به استقلال و تمامیت ارضی این کشور، در مورد چگونگی آینده آن، رویکرد مشترکی اتخاذ کنند.

هم‌زمان با مذاکرات آمریکا- طالبان، مشورت بین گروه سه‌گانه متشکل از آمریکا، روسیه و چین در پیشبرد این فرایند کمک‌کننده بوده است. سپس روسیه سعی کرد تا این مکانیسم را گسترش داده و ایران و پاکستان را نیز به این گروه سه‌گانه بیفزاید، اما واشنگتن می‌خواهد که تهران را تا جای ممکن از مسئله افغانستان دور سازد.

از سوی دیگر، در سال‌های اخیر تعدادی ساختار در داخل و خارج منطقه شکل‌گرفته که مواضع مشترک همه مشارکت‌کنندگان در گفتگوهای درون افغان را تنظیم کرده‌اند. در این خصوص، هم‌زمان با آغاز این گفتگوها، برگزاری اجلاس‌های بین‌المللی خالی از لطف نخواهد بود که در آن، همه طرفین ذی‌نفع منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای گرد هم آمده و موضع خود را در مورد مسئله صلح درون افغان تصریح کنند. چنین رویدادی می‌تواند از انحراف مذاکرات از مسائل بلندمدت اصلی به موضوعات زودگذر کم‌اهمیت جلوگیری کند.

 

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *