دستودلبازی غرب در میان تهدیدهای روسیه
البته قبل از ورود به این مبحث، شاید اصولیتر باشد که پرسیده شود کرونا چه زمانی عزیمت خواهد کرد و آیا بعد از رفتنش مجدداً قصد باز گشت خواهد داشت؟ و یا اینکه در صورت بازگشت، مرگبارتر از امروز خواهد بود یا نه و بسیاری دیگر از این دست سوالات که هنوز پاسخ مشخصی از سوی مراجع تخصصیتر و به ویژه سازمان بهداشت جهانی به عنوان مسئول اول این پرونده در جهان که در شرایط فعلی شدیداً هم تحت فشار و زورآزمایی آمریکا و چین قرار دارد، داده نشده؛ ولی قدر مسلم آن است که عزیمت کرونا به این زودیها که انتظارش را داریم، نخواهد بود.
این سوالات و آنچه طی ماههای اخیر در مورد آینده جامعه و اقتصاد جهان طرح شده، تماما مشروع هستند و تا زمانی که ما دوره بحران،گستردگی آن و روش فائق آمدن بر آن را نشناختهایم، تلاش برای پاسخگویی به سوالات آن، تصادفی و اتفاقی خواهد بود.
البته در خصوص اینکه جهان و نظم حاکم بر آن بعد از کووید- ۱۹ به چه شکلی خواهد بود، شاید در چند نکته و به خصوص در اینکه بعد از این بحران اساساً نظم دیگری در انتظار جامعه جهانی است، تقریبا اجماع نظر کلی وجود دارد؛ اما نحوه تحقق این نگرش را که آیا ناظر بر تسریع در گرایشهای موجود و یا تغییر پارادایم است و یا اینکه دنیای بعدی بهتر و یا بدتر از دنیای فعلی است، باید با صبر و بردباری بیشتری و به آینده روشنتری از تحولات واگذار کنیم.
معذالک با در نظر گرفتن وضعیتی که در آن قرار داریم، میتوان درسهایی از آن را که به مثابه شوک وارد شده توسط کووید- ۱۹ به نظم جهانی است، ملاحظه کرد:
اولین درس آن است که نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده که پس از جنگ جهانی دوم، برقرار شده بود، دیگر به عنوان یک واقعیت روابط قدرت در قرن بیست و یکم پذیرفتهشده نیست. این نظم حتی قبل از بحران کرونا نیز ضعیف و شکننده شده بود و گروهی آن را به مقطع پس از فروپاشی بلوک کمونیسم در سال ۱۹۸۹ تشبیه میکردند.
پایان دوران جنگ سرد، از بین رفتن اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و ظهور چین، تعادل جهانی را که بر دو پایه ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی استوار شده بود، بر هم زد. نظام دو قطبی به سمت بینظمی چند قطبی، دارای محاسن و مضاری که در حداقلها بهتر از قبل و قصد تبدیل شدن به یک روش حکومت جهانی چند جانبه گرایانه را داشت، در حال شکل گیری بود.
آموزه بعدی که مورد نظر قرار گرفته، حاکی از آن است که پیامدهای ناشی از شوک بحران سلامتی تاثیرات خود را بیش از پیش بروز داده و در مراحل اولیه، ظهور پر قدرت چین تمامی سیستم و نظم موجود را از تعادل خارج ساخته است. تاخیری که سازمان جهانی بهداشت در اعلام هشدار به جامعه جهانی پیرامون خطر کووید -۱۹ داشت، موجب شد که تسلط پکن بر این سازمان جهانی و سیاست ورودش به سازمان ملل متحد برملا شود.
رقابت و مبارزهجویی چین و ایالات متحده بر سر متهم کردن یکدیگر به عنوان منشا شیوع ویروس تشدید یافته و این دو ابرقدرت غالبا انرژی بیشتری صرف درگیری با یکدیگر میکنند و حتی در آمریکا بیش از آنکه به مدیریت بهتر روند سلامتی در بین مردم خود بپردازند.
درسی دیگر آن که منبعد ایالات متحده نقشی را که در قرن بیستم به عنوان رهبری دنیا داشت، از دست خواهد داد. البته واضح است که نقش ایالات متحده چند سالی است که بیش از پیش دچار تردید شده و در بحران جاری کووید-۱۹ نیز که آن را به شدت ضعیف کرده است، کاملاً تحلیل رفته است. به قول یکی از مفسران اروپایی که به مزاح میگوید «میباید از آقای ترامپ رییسجمهور ایالات متحده خواهش کرد تا بپذیرد و در اجلاسهای بینالمللی که از طریق ویدیو کنفرانس برگزار میشود و ریاست آنها را نیز به عهده دارد، شرکت نماید.»
شورای امنیت سازمان ملل متحد هم به عنوان مسئول صلح وامنیت جهانی، تقریباً فلج و از کار افتاده و در ماههای اخیر از صدور حتی یک قطعنامه در خصوص بحران فراگیر کووید- ۱۹ نیز عاجز بوده است.
مجموعه اروپا سرانجام موفق به مقاومت در برابر هجوم ویروس کرونا نشد و این اتحادیه پر طمطراق، ناتوان از پیشبینی بحران و خلع سلاح شده در مقابل آن، حتی در ایجاد حداقل همبستگی در بین کشورهای اروپایی که بیشترین آلودگی را داشتند، فائق نیامد.
خودخواهی اعضای EU و بازگشت آنها به مرزهای ملی، دو ستون اصلی وحدت اروپایی یعنی مقررات شنگن و بازار واحد را با خطر تزلزل روبرو ساخت. این اتحادیه در حالی که از سوی آمریکاییها رها شده و دلبسته چین شده و رابطه سردی هم با روسیه دارد، همچنان به دنبال چندجانبهگرایی خود است. بسیاری از طرفداران وحدت اروپا بر این اعتقادند که اگر اتحادیه اروپایی قصد دارد که بر نظم جهانی پس از بحران کرونا تاثیر گذاری درست و مطمین داشته و نه فقط آن را تحمل نماید، باید بازسازی اقتصادی، همبستگی و وحدت خود را از هم اکنون در دستور کار مطالعه و بررسی جدی قرار دهد.
نکته آخر
تغییرات در آنچه نظم جهانی نام گرفته است، با آن چنان سرعت و شتابی در حال وقوع است که امکان هرگونه پیشداوری و قضاوت در مورد آینده آن را بسیار دشوار مینماید. قدر مسلم آن است که دیپلماسی بحران کووید -۱۹ کشور باید با خلاقیت بیشتر و با همراهیهای منطقهای و فرامنطقهای در صدد زمینهسازی فردای بعد از عزیمت ویروس باشد تا صورتحساب هزینههای نظم آتی جهانی به تنهایی برای ما صادر نشود.
0 Comments