جدیدترین مطالب
أحدث المقالات
بیاعتنایی ترامپ به اقدام جمعی جهت مقابله جهانی با پاندمی کرونا
استوارت اِم پاتریک در مطلبی که شورای روابط خارجی اروپا منتشر کرد، نوشت: ناکامی و عدم توانایی آمریکا برای مدیریت بحران همهگیری ویروس کرونا به اندازه تاخیر در اقدام برای مقابله با ویروس یادشده حیرتآور بوده است. آمریکا بجای تجمیع ظرفیت کشورهای مختلف جهان برای مقابله با بحران بهداشت عمومی، “شعار اول آمریکا” را مضاعف ساخته است. ترامپ فکر میکند اقدام ملی صرف میتواند پاندمی جهانی کرونا را شکست دهد.
ترامپ در تضاد آشکار با رؤسای جمهور پیش از خود قرار دارد. در جریان بحران مالی و اقتصادی سالهای 2007 و 2008، رؤسای جمهور قبلی آمریکا، ازجمله بوش و باراک اوباما رهیافت جهانی و جمعی برای نجات اقتصاد جهان در پیش گرفتند.
اما یکجانبهگرایی فاجعهبار ترامپ محدودیتهای ملی در عصر تهدیدهای مشترک را نمایان ساخته است. زمان آن فرا رسیده است که ائتلاف جهانی برای تقویت و گسترش همکاری بینالمللی جهت مقابله با بحران بهداشت عمومی همراه با تقویت نهادهای بینالمللی همچون سازمان بهداشت جهانی تشکیل شود.
هر فردی بحران مالی جهانی را به یاد دارد آن هم در شرایطی که جهان بار دیگر با کاهش رشد اقتصادی مواجه است و سیاستمداران به دنبال جلوگیری از رکود ناشی از همهگیری ویروس کرونا میباشند. آنچه که این بار نمایان است نبود حضور آمریکا برای مقابله جهانی با شیوع ویروس کرونا است.
در سال 2009، در جریان دور اول ریاست جمهوری باراک اوباما، گروه 20 تشکیل جلسه داد و به مجمع محوری برای همکاری اقتصادی جهانی تبدیل شد. گروه 20، مشوقهای اقتصادی هماهنگ تعیین کرد و مندیت صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی را تقویت نمود و از استراتژیهای “تبعیضآمیز و همسایهات را فقیر کن” اجتناب کرد. استراتژی اینچنینی زمان و عمق رکود اقتصادی بزرگ سال 1929 را بیشتر کرده بود.
اقدام جمعی و همکاری جهانی برای مقابله با پاندمی ویروس کرونا وجود ندارد. هیچگونه نشست اضطراری سران کشورها برگزار نشده و تلاشهای بسیار اندکی برای هماهنگ سازی اقدامات ملی همچون بستههای حمایتی، سیاستهای پولی، بستن مرزها یا تولید واکسن صورت گرفته است. این وضعیت یک رمز و راز است. چرا مدیریت سرایت بحران مالی برای جهان آسانتر از مدیریت سرایت واقعی یعنی شیوع ویروس کرونا است؟
استفن والت، استاد واقعگرا از دانشگاه هاروارد در این خصوص چنین باور دارد: “رمز و راز اندکی در ارتباط با وضعیت مقابله با ویروس کرونا وجود دارد. همهگیری ویروس کرونا به سادگی تاییدی بر محوری بودن استقلال و حاکمیت کشورها به عنوان اساس و بنیان سیاست جهان است. وقتی بقای جامعه ملی در خطر باشد، کشورها رویکرد ملیگرایانه در پیش میگیرند، چراکه نگرانی و دغدغه اصلی آنها حفاظت از شهروندان خود است نه حفاظت از جهان. امنیت جمعی در زمان امنیت بهداشت جهانی در مرتبه دوم اهمیت قرار میگیرد”.
البته این دیدگاه سخت نقش کنشگری انسانی و به ویژه رهبری سیاسی را نادیده میگیرد. چنانچه باراک اوباما بجای ترامپ رئیس جمهور بود تصور این مسئله آسان است که در مراحل اولیه شیوع ویروس کرونا نشست جهانی با حضور کشورهای مختلف حداقل به شکل مجازی برگزار میشد. متاسفانه این بار فرد حاکم بر کاخ سفید به جهان و همکاری بینالمللی پشت کرده و از مسئولیت خود شانه خالی کرده است.
همکاری بینالمللی و اقدام جمعی در شرایط همهگیری ویروس کرونا میتواند منحنی همهگیری در سطح جهان را کاهشی نماید و مانع از سقوط اقتصادی ناشی از بحران بهداشت عمومی شود. کشورها میتوانستند بستههای تشویقی منسجم و هماهنگ و سیاستهای پولی برای اطمینان بخشی به بازارها را در دستورکار قرار دهند و اطلاعات درباره واکنشهای ملی به چشمانداز بهداشت عمومی خود را مبادله کنند. تاثیر روانی چنین اقدامات هماهنگ و همکاری بینالمللی میتوانست تاثیرگذار باشد و به شهروندان و بازار اطمینان دهد که دولتها در رأس امور برای مدیریت بحران قرار دارند و تمامی کشورهای جهان در کنار یکدیگر میباشند و ید واحده هستند. تمامی این اتفاقات میتوانست رخ دهد، اما رخ نداد.
ترامپ در سخنرانی فاجعهبار در دفتر کار خود در مارس 2020، ژست کامل “اول آمریکا” گرفت و شیوع ویروس کرونا را در لحن و زبان سوپرملیگرایی به تصویر کشید و آن را ویروس خارجی برشمرد که به آمریکا حمله کرد. این لحن و ادبیات ترامپ بیانگر خطر دیگری است که از دید وی ظاهراً جهانگرایی و چندجانبهگرایی برای امنیت و رفاه ملی بهمراه دارد.
اولین اقدام ترامپ برای مقابله با شیوع ویروس کرونا همانند تشدید اقدامات نسنجیده علیه مهاجران و پناهندگان، بستن بدون مشورت مرزهای هوایی به روی کشورهای اروپایی بود. دولت آمریکا اعلام کرد که ترامپ رأساً و بدون مشورت تمامی سفرهای هوایی از اروپا به آمریکا را معلق ساخته و چندین اشتباه در سخنرانیهایش درباره استثنائات مربوط به محدودیتهای یادشده داشت. وضع محدودیتهای سفر هوایی از اروپا به آمریکا بدون مشورت با دیگران و بیان استثنائات در این خصوص موجب ایجاد ترس و سردرگمی بیشتر شد. بعد از توضیحات کاخ سفید درباره سخنرانی ترامپ درخصوص منع سفر هوایی از اروپا به آمریکا، محدودیت یادشده به انگلیس و ایرلند نیز تسری پیدا کرد.
همانطوریکه که دیوید فروم در آتلانتیک نوشت، منع سفر هوایی از اروپا به آمریکا بیانگر یکی دیگر از بیاعتناییهای ترامپ نسبت به ایده امنیت جمعی در برابر تهدیدهای جمعی بود. ترامپ همچنین پیشنهاد پرداخت پول زیاد به کمپانی آلمانی جهت به دست آوردن انحصار ساخت واکسن کرونا را مطرح کرد.
در زمان شیوع ویروس ایبولا در سال 2014، در غرب آفریقا باراک اوباما رئیس جمهور قبلی آمریکا تلاش بینالمللی برای مهار این ویروس را خواستار شد. آمریکا این بار میتوانست سیاست تقویت همکاری جهانی و همکاری چندجانبه برای مقابله با ویروس کرونا را در پیش بگیرد.
پاندمی کرونا حاکی از آن است که دولتها باید در کنار هم و از طریق گامهای شفاف، جسورانه و هماهنگ متعهد به رسیدگی به بحران بهداشت عمومی و پیامدهای اقتصادی آن باشند. ترامپ باید با جهان همکاری کند نه اینکه در برابر آن بایستد.
0 Comments