جدیدترین مطالب

افزایش شهدای غزه به ۳۴۰۴۹ نفر

وزارت بهداشت غزه اعلام کرد: آمار شهدا در نوار غزه از تاریخ ۷ اکتبر گذشته به سی و چهار هزار و ۴۹ نفر رسید و هفتاد و شش هزار و ۹۰۱ نفر هم تاکنون زخمی شدند.

Loading

أحدث المقالات

تنش با ایران، اشتهای متحدان اونجلیست نتانیاهو برای آخرالزمان را تقویت کرد / می‌گویند حمله ایران ثابت کرد که «از نظر پیش بینی‌های انجیلی، ما در آستانه جنگ یاجوج و ماجوج قرار داریم»

نتانیاهو بار‌ها ادعا کرده که مسئله فلسطین از دستور کار جهانی خارج شده و اینکه تشکیلات خودگردان فلسطینی باید تضعیف و حاکمیت حماس در غزه تقویت شود. وی روابط با یهودیان آمریکا و حزب دموکرات را به نفع پیش بینی جنگ یاجوج و ماجوج هیگی تخریب نموده است؛ و پس از تمام اینها، راست گرایان همچنان به خود جرات می‌دهند بگویند که این اردوگاه چپ است که باید از خواب غفلت برخیزد.

«وعده صادق» و سقوط پروپاگاندای رسانه‌ای اسرائیل

علاوه بر دستاوردهای راهبردی متعددی که عملیات «وعده صادق» سپاه پاسداران علیه رژیم صهیونیستی در عمق فلسطین اشغالی داشت، یکی از بارزترین نتایج این عملیات، نابود کردن پروپاگاندای رسانه‌ای و جنگ روانی صهیونیست‌ها و حامیانشان بود.

دام‌چاله آمریکایی در رویارویی ایران و اسرائیل

تهران- ایرنا- «مهدی مطهرنیا» استاد دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است آمریکا از دل تحولات اخیر منطقه می‌خواهد هم رژیم صهیونیستی را کنترل کند و هم از این رژیم در جهت عبور از مساله ایران استفاده کند تا برای درگیری‌هایش در شرق آسیا چاره‌ای بیاندیشد.

Loading

راه سخت اروپا برای استقلال از آمریکا

شورای راهبردی آنلاین – رصد: اجلاس امنیتی مونیخ امسال یک پیام روشن داشت مبنی بر اینکه آمریکا و اروپا نه تنها از هم فاصله گرفته و در همه موضوعات از ارتباطات تا انرژی اختلاف دارند، بلکه در مورد اصول اساسی روابط خارجی (به طور خاص درباره کارکرد سیستم بین‌المللی) نیز با یکدیگر هم عقیده نیستند. امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه از راهبرد استقلال اروپا حمایت کرده و بازدارندگی هسته‌ای اروپایی به رهبری فرانسه را پیش شرط استقلال از آمریکا قلمداد کرده است.

وب سایت موسسه هادسن نوشت: این یک اصل بین‌المللی است که دموکراسی‌ها با یکدیگر جنگ نمی‌کنند، اما معلوم نیست که آنها تحت چه شرایطی به بلوک‌های رقیب راهبردی تقسیم می‌شوند. تاریخ پر از نمونه اتحاد دموکراسی‌ها در ائتلاف‌های راهبردی است، اما نمونه‌ای از جدایی و تبدیل آنها به رقیب سیاسی چندان به چشم نمی‌خورد. با این حال، آیا آمریکا و متحدان نزدیک آن در اروپا در مسیر جدایی تاریخی از یکدیگر هستند؟

بر اساس نظر سنجی ها، آمریکا و اروپا هم اکنون نیز از هم جدا شده اند و این امر در هیچ جا به اندازه آلمان، مهترین کشور اروپا، احساس نمی‌شود. در ماه ژانویه، موسسه پیو (Pew) نتایج یک نظر سنجی را منتشر کرد که نشان می‌داد 57 درصد مردم آلمان نسبت به آمریکا نظر مساعدی ندارند. در سپتامبر گذشته نیز، شورای روابط خارجی اروپا گزارش داد که 70 درصد آلمانی‌ها در مناقشه بین واشنگتن و مسکو خواهان بی‌طرفی کشورشان هستند.

با توجه به ناامیدی آلمان از آمریکا ( و جدایی انگلیس به واسطه برگزیت)، فرانسه فرصتی برای پیشبرد رویای «طرفداران دوگل» به‌دست آورده است. فرانسه در هر فرصتی به دنبال تقویت اتحادیه اروپا و محدودیت ناتوست. این امر به تنش بین پاریس و واشنگتن دامن زده است که خواهان نقش فعال ناتو است.

با این وجود، این تنش‌ها عمدتا در سطح تکنیکی باقی مانده است، زیرا سیاستمداران آمریکا مطمئن هستند که اروپایی‌ها واقعا از ناتو خارج نخواهند شد. این امر به سه دلیل درست است و این سه دلیل در کنفرانس مونیخ نیز مشهود بود.

نخست آنکه، بین کشورهای اروپایی چند دستگی وجود دارد. حتی آلمان و فرانسه نیز در کنفرانس مونیخ اختلافات شدیدی داشتند در حالی که آنها متحدان نزدیک محسوب می‌شوند. مکرون سبک آشفته‌ای در پیش گرفته و اخیرا دست به طرح‌های مخربی زده است که همه آنها با رویکرد ثابت و قابل پیش بینی برلین در تضاد است. مواضع جدید مکرون، ازجمله چرخش راهبردی به سوی روسیه موجب حیرت برلین شده است. این دو کشور مهم اروپا از غرب بالکان تا لیبی باهم اختلاف دارند. این اختلافات به ساختار سیاسی اروپا نیز گسترش یافته است.

دوم آنکه، بر اساس همه شاخص‌های قدرت، اروپا در حال تضعیف است. اقتصاد اروپا فاقد فرهنگ ریسک پذیری است در حالی که ریسک پذیری مایه نوآوری می‌شود و دموگرافی آن از بد به بدتر می‌رود. توانمندی‌های نظامی اروپای غربی نیز دستمایه شوخی و تمسخر شده است. یکی از کارشناسان آمریکایی بعد از این کنفرانس اظهار کرد که «برگزاری کنفرانس امنیتی در کشوری با ارتشی کوچک‌تر از ارتش فرانسه چه معنایی دارد؟». حتی جریان اصلی قابل اعتماد اروپا نیز پراکنده است و هیچ کس نمی‌تواند با اطمینان بگوید که احزاب میانه رو در انتخابات دهه 2020 پیروز خواهند شد. در نتیجه، آمریکا هیچ خیزشی در اتحادیه اروپا مشاهده نکرده و اروپا را قاره‌ای ضعیف و نیازمند حمایت آمریکا می‌بیند.

سوم آنکه، آمریکا می‌داند که اروپا از نیروی جذب برخوردار نیست. در حال حاضر، هیچ بلوکی در جهان وجود ندارد که رنگ اروپایی آن بر رنگ آمریکایی اش بچربد. به عبارت دیگر، اگر اروپا واقعا از آمریکا جدا شود، در پیدا کردن جایگزینی بهتر از آمریکا با مشکل مواجه خواهد شد. از اورشلیم گرفته تا توکیو، روابط شرکای طبیعی اروپا با واشنگتن نزدیک‌تر از روابطشان با بروکسل است. در نتیجه، آمریکا می‌داند که جدایی اروپا از آمریکا احتمالا موردی خواهد بود و اروپا یک موضع راهبردی مستقل اتخاذ نخواهد کرد.

با این حال، جهان پر از خواستگارانی با پیشنهادهای همکاری اغوا کننده است. مخصوصا، دو کشور قدرتمند غیر-لیبرال، چین و روسیه، اروپا را به جدایی از آمریکا ترغیب می‌کنند. در مورد ارتباطات و انرژی، چین و روسیه جایگزینی ارزان قیمت برای نظام بین‌المللی لیبرال بشمار می‌روند. از همه مهمتر، وابستگی اقتصادی روزافزون آلمان به چین، آلمان را از آمریکا دور ساخته و در مسائل مهم امنیتی بیش از پیش به بی‌طرفی سوق داده است. این روند در سال‌های آتی احتمالا تشدید خواهد شد.

با توجه به درهم تنیدگی منافع اروپا و امریکا و عوامل فوق الذکر، چشم انداز روشنی برای استقلال اروپا از امریکا دیده نمی شود و در این مسیر موانع زیادی وجود خواهد داشت.

0 Comments

یک دیدگاه بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *