جدیدترین مطالب
امنیت هسته ای آسیای جنوبی
بیبک چاند، استاد دانشکده روابط بین الملل استیفن جی. گرین دانشگاه بینالمللی فلوریدا در نقدی که درباره کتاب « کتاب امنیت هستهای آسیای جنوبی (چاپ 2015)» در مجله امنیت آسیایی و روابط بینالملل منتشر کرد، نوشت: کتاب بومیترا چاکما تحلیل جامعی از مساله هسته ای را در این منطقه ارایه می کند.
چاکما بر دو موضوع خیلی مهم در رابطه با امنیت هسته ای در جنوب آسیا متمرکز می شود: ثبات مکانیسم بازدارندگی متقابل هند و پاکستان و ارزیابی ایمنی زیرساخت هستهای در هند و پاکستان.
در کل، چاکما به موضوع امنیت هستهای در جنوب آسیا می پردازد. وی تنها بر سیستم بازدارندگی هند و پاکستان متمرکز نمی شود، بلکه به واکاوی نقشی میپردازد که بازیگران غیردولتی میتوانند در نقشآفرینی به عنوان منابع ناامنی برای هر دو دولت ایفا کنند.
بنابراین نویسنده رویکرد زیرسیستمی را برای امنیت هستهای برگزیده و تحلیلی ارایه می دهد که متفاوت از رویکردهای سیستمیک مورد استفاده برای مطالعه دینامیکهای هسته ای جنگ سرد است.
نویسنده همچنین با مقدمهای شروع می کند که ترکیببندی کتاب را نمایان میکند. این مقدمه شامل خلاصهای از مفهوم انقلاب هستهای است که به ظهور بازدارندگی و زمامداری انقلابی می پردازد. ناظران خوشبین، به نقش ثباتبخش تسلیحات هستهای در روابط هند و پاکستان و معدود بودن درگیریها میان دو دولت پس از آزمایشهای هسته ای 1998 اشاره میکنند. اما آن دسته از ناظرانی که بدبین هستند، استدلال میکنند که ورود تسلیحات هسته ای منطقه را بیشتر بی ثبات کرده است.
با توجه به ماهیت بحرانخیز منطقه جنوب آسیا، افزوده شدن تسلیحات هستهای به آن، بیثباتی ذاتی این منطقه را تشدید می کند.
تحول هسته ای در جنوب آسیا روندی تدریجی بود که از دوره ای ابهام آمیز آغاز شد، اما پس از آزمایشهای هسته ای هند و پاکستان وارد مرحله ای آشکار شد. در ابتدا سیاست بازدارندگی حداقلی تصویب شد. جایگاه هستهای دو کشور به تدریج تغییر کرد.
پاکستان با این استدلال که بازدارندگی حداقلی موضوعی کمی نیست، بلکه به شرایط تغییر راهبردی محیط مرتبط با هند ربط دارد، به سمت ساخت گسترده کلاهک رفت. این مفهوم در هند هم به ملاحظات فرامنطقه ای بستگی دارد، به ویژه توافق هستهای غیرنظامی با آمریکا در سال 2008 که مشکل امنیتی با پاکستان را تشدید کرد.
خوشبین ها استدلال می کنند که تسلیحات هستهای به رفتار محدود شونده در هند و پاکستان به دلیل هراس از آرماگدون هستهای منجر شده است، اما بدبینها از بروز فاجعه در آسیای جنوبی به دلیل افزایش تسلیحات هسته ای بیم دارند.
نویسنده استدلال بدبینها از جمله هراس شان از علایم از دست رفته و هشدارهای غلط را استنتاج میکند و میگوید زیرساخت فرماندهی هستهای در آسیای جنوبی همچنان فاقد مکانیسمهای مناسب برای کاهش این بحران در حال توسعه است.
این مجاورت جغرافیایی دولتها بر خطر تشدید شده فاجعه هستهای میافزاید. نویسنده از خوشبین ها به دلیل تاکید بیش از حد بر تاثیر ثبات بخش تسلیحات هستهای و در عین حال کم توجهی به پیشرفتهای کمی انتقاد می کند.
او همچنین از بدبین ها به دلیل تمرکز بیش از حد بر منشاء بحران ها و ارایه کردن اطلاعات اندک درباره پیامدها انتقاد می کند و میگوید آنها همچنین برخی تاثیرات ثباتبخش تسلیحات هستهای نظیر رویکردهای خویشتندارانه به وضعیت های بحران را کاملا نادیده می گیرند.
نویسنده با پیش فرض درک امنیت هستهای در سطح زیر سیستمی به سمت تحلیل منشاء رقابت تسلیحات هسته ای هند و پاکستان و عوامل بیرونی میرود.
دلایل رقابت تسلیحاتی به عوامل درونی و بیرونی تقسیم می شوند. دلایل درونی شامل نقش کوتهنظری سازمانی، به ویژه در نیروی نظامی و نقش کامل مالکیت کشمیر بر امنیت و نیز اخلاق هند و پاکستان است.
عوامل بیرونی شامل نقش چین است که هند را به تدارک تسلیحات هستهای سوق داد و در عوض رهبری را در کمک به دستیابی پاکستان به تسلیحات هسته ای به عهده داشت.
ازدیاد دلایل مربوط به منشاء رقابت تسلیحاتی در آسیای جنوبی نشاندهنده پیچیدگی راهبردی این منطقه است، در این خصوص به ویژه قدرتهای فرامنطقهای در تشدید محاسبات امنیت منطقهای نقش مهمی دارند. با تشدید وخامت رقابت پر سر و صدای هند و پاکستان در آسیای جنوبی، تسلیحات هستهای چین نیز پیامدهایی داشته است.
نویسنده سپس مفهوم سیستم بازدارندگی منطقه ای در آسیای جنوبی را به عنوان بخشی از ادبیات گستردهتر بازدارندگی پیچیده شرح می دهد. در بخش پنجم چاکما به استنتاج مفهوم بازدارندگی پیچیده می پردازد. این زیر سیستم با توجه به ماهیتش، مستعد نفوذ بیرونی بازیگران سیستمیکی نظیر آمریکاست.
همان طور که ذکر شد نقش عوامل بیرونی در درک پویایی امنیت هسته ای در منطقه مهم است. چاکما استدلال میکند که پاکستان برای میانجیگری در بحران کشمیر از آمریکا و سازمان ملل دعوت کرد و بازیگران بیرونی را به دینامیک امنیت محلی دعوت کرد. آمریکا و گاهی سازمان ملل در مسایل منطقه درگیر می شوند و چاکما معتقد است آمریکا به عنوان برجستهترین عامل بیرونی، نقش مثبتی در کاهش بحران بازدارندگی پیچیده در آسیای جنوبی ایفا کرده است.
بازدارندگی منطقه ای در آسیای جنوبی صرفا یک مساله امنیتی دو جانبه نیست، این مساله بازیگران فرامنطقه ای نظیر آمریکا و چین را درگیر می کند. وجود چنین بازیگرانی، یا پیچیدگی امنیتی در روابط هند و پاکستان را افزایش داده، یا بحران ها را تعدیل کرده است؛ مانند آنچه آمریکا از طریق کانال های دیپلماتیک در جنگ کارگیل در سال 1999 و در حملات بمبئی در سال 2008 انجام داد.
بعد از حملات 11 سپتامبر دیگر برای درک یا تحلیل امنیت هسته ای در آسیای جنوبی تحلیل امنیت هسته ای در آسیای جنوبی در سطح دولتی کافی نیست. ماهیت خشن رو به افزایش عوامل غیردولتی در به کارگیری تاکتیک ها و جنگ افزارهای پیچیده، موسسات راهبردی را که حول پیش فرض برخورد با دیگر دولت ها طراحی شده اند، به چالش کشیده اند.
چاکما در خصوص هند و پاکستان مساله امنیت زیرساخت و مواد هسته ای در آن دو دولت را مطرح می کند. در حالی که دو دولت صادرات مواد شکافتپذیر را جرمانگاری کرده اند، اما به دلیل عواملی نظیر فساد و محدودیت های ظرفیت دولت، در اجرای آن، مشکلاتی وجود دارد. هند نواحی پرواز ممنوع بر فراز مرکز تحقیقاتی اتمی بهابها را اجرا نکرد و پاکستان نیز به دلیل اشاعه از طریق شبکه عبدالقدیر خان بدنام شد.
با وجود موانع و لغزش ها، هر دو دولت پادمان هایی برای پیشگیری از بیرون درز کردن فن آوری هسته ای دارند. نویسنده اشاره می کند که وضعیت پاکستان با توجه به داشتن سازمان های نظامی متعدد و ظهور جنبش های تجزیه طلب در بلوچستان متزلزل تر است.
تحلیل نهایی چاکما به اعتمادسازی و محدودیت های تسلیحاتی در آسیای جنوبی مربوط می شود. او به هر گونه پیشرفت در معاهدات تسلیحاتی به دلیل ملاحظات فشرده و پیچیده سیاسی – راهبردی از جمله کوته نظری داخلی و نقش قدرت های فرامنطقه ای و ماهیت حساس بازدارندگی به شدت تردید دارد.
کتاب «امنیت هسته ای آسیای جنوبی» شرح مفصلی از مخمصه امنیت هسته ای در آسیای جنوبی است. چاکما از منظر خوشبین ها و بدبین ها، عوامل متعددی را شرح می دهد که به روابط امنیتی همیشه متزلزل هند و پاکستان منجر شده است.
هر فصل کتاب شامل مرجع غنی کتابشناسی است که نشانگر تحلیل بسیار مفصل مساله هستهای در این منطقه است. با این حال برخی بخش های آن با توجه به توصیف تکراری بحران های دو کشور زائد به نظر می رسد.
در هر حال این کتاب تاریخی غنی و تحلیلی، اطلاعات مفیدی را درباره وضعیت امنیت هسته ای در آسیای جنوبی به خوانندگان خود ارایه می دهد.
0 Comments