بازاندیشی در نگاه کلاسیک به استراتژی کلان
وبسایت شورای روابط خارجی آمریکا در یادداشتی نوشت: یک توافق صلح که از تبدیل دوباره افغانستان به بهشت تروریسم بینالمللی جلوگیری کند، به آمریکا امکان میدهد تا نیروهای خود را (تابهحال از 14 هزار به 8600 در سال جاری کاهش یافته است) از این کشور خارج کند و کمکهای امنیتی و توسعهای خود به این کشور را کاهش دهد. آمریکا ازاینجهت به دنبال چنین توافقی است که با فشار بودجه ناشی از همهگیری کرونا ویروس جدید و رقابت با کشورهای دیگر نظیر چین، دستوپنجه نرم میکند.
بااینحال، دستیابی به یک توافق صلح قابلقبول چالشبرانگیز خواهد بود. معلوم نیست (و شاید هم بعید است) که طالبان واقعاً به دنبال دستیابی به توافق باشند. مذاکرات رهبران طالبان، به رهبری هیبت الله آخوندزاده، ممکن است صرفاً برای خروج نیروهای آمریکا باشد تا نیروهای طالبان بتوانند دولت افغانستان را سرنگون سازند. حتی اگر طالبان در این مذاکرات حسن نیت داشته باشند بازهم مسائل مهمی از تقسیم قدرت سیاسی گرفته تا نقش اسلام و حقوق زنان باید حلوفصل شود. در حال حاضر، یک توافق صلح، بهرهبرداری بهینه از شرایط نامطلوب محسوب میشود.
با توجه به این چالشها، بهطور حتم خطر شکست یا به بنبست رسیدن این فرایند زیاد است. در هر دو حالت، فشار داخلی آمریکا برای خروج نیروهای این کشور از افغانستان احتمالاً تشدید خواهد شد. برخی دموکراتها و جمهوری خواهان هماکنون طرفدار خروج کامل نیروهای آمریکا، صرفنظر از نتیجه مذاکرات، هستند.
بااینحال، مخصوصاً اگر خشونت طالبان ادامه یابد، خروج آمریکا از افغانستان یک اشتباه خواهد بود. آمریکا هنوز در افغانستان منافعی دارد که جلوگیری از تبدیل افغانستان به بهشت گروههای تروریسم بینالمللی نظیر القاعده و داعش، جلوگیری از بیثباتی منطقهای ناشی از رقابت روسیه، ایران، پاکستان و هند برای نفوذ در افغانستان و کاهش احتمال بحران انسانی، ازجملهی آنهاست. همچنین، سرنگونی دولت افغانستان توسط طالبان نیز احتمالاً لطفی در حق افراطگرایان اسلامی خواهد بود. مضاف بر این، خروج شتابناک آمریکا بدون توافق صلح، احتمالاً اعتبار آمریکا را در پیش متحدان زیر سؤال خواهد برد.
با توجه به مشکلات موجود در فرایند صلح، آمریکا باید برای حفظ چند هزار نیروی نظامی خود (به همراه دیپلماتها و عوامل اطلاعاتی) در افغانستان تا آینده قابل پیشبینی آمادگی داشته باشد – مخصوصاً اگر ناسازگاری طالبان عامل اصلی فروپاشی یا بنبست مذاکرات درون افغان باشد. اگرچه دولت دونالد ترامپ با کاهش هرچه بیشتر نیروهای آمریکا از اکنون تا انتخابات نوامبر، ظاهراً در مسیر مخالف حرکت میکند، اما تا زمانی که منافع ملی آمریکا در افغانستان با تهدیدات جدی (نظیر حضور گروههای تروریستی بینالمللی) مواجه باشد، حضور آمریکا در این کشور ضروری خواهد بود.
علاوه بر این، آمریکا باید ابزار قهری معتبری برای مجازات طالبان، در صورت عدول آنها از تعهداتشان در توافق صلح، در اختیار داشته باشد. نقطهضعف راهحلهای موردتوافق قبلی این بود که در آنها تضمینی معتبر برای مجازات طرف ناقض تعهدات وجود نداشت. اگر طالبان تعهدات خود در توافق صلح را زیر پا نهاد (که احتمال آن وجود دارد)، آمریکا باید مجدداً تحریمهایی علیه طالبان و اعضای این گروه اعمال کند، حملات علیه رهبران طالبان در افغانستان و در صورت ممکن در پاکستان را تشدید کند و از پاکستان برای فشار بر رهبران طالبان که فرایند صلح را تخریب میکنند، بهره گیرد.
درعینحال که حمایت از گفتگوهای صلح در افغانستان اهمیت دارد، آمادگی برای شکست مذاکرات و نقشه دوم نیز به همان میزان حائز اهمیت است. آمریکا به این مرحله نزدیکتر از آن است که بسیاری از مقامات این کشور تصور میکنند.
0 Comments